loading...
پایگاه قرآنی-فرهنگی دارالقرآن
امین جوانمرد بازدید : 1715 دوشنبه 31 خرداد 1395 نظرات (0)

در این ساعت از پایگاه قرآنی دارالقرآن، احکام روزه ‏(استفتائات روزه بر اساس فتوای مقام معظم رهبری) به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازنشر می گردد. امید است مورد توجه و استفاده عزیزان قرار گیرد.حهت مشاهده کامل متن،به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.

س 731: دختری که به سن تکلیف رسیده، ولی به علت ضعف جسمانی توانایی روزه گرفتن ندارد، و بعد از ماه مبارک رمضان هم نمی‏تواند قضای آن را به جا آورد تا اینکه ماه رمضان سال بعد فرا می‏رسد، چه حکمی دارد؟ 

ج: ناتوانی از گرفتن روزه و قضای آن به مجرد ضعف و عدم قدرت موجب سقوط قضای روزه نمی‏شود، بلکه قضای روزه‏های ماه رمضان که از او فوت شده، بر وی واجب است.

س 732: دخترانی که تازه به سن تکلیف رسیده‏اند و روزه گرفتن بر آنها مقداری مشکل است، چه حکمی دارند؟ آیا سن بلوغ شرعی دختران اکمال نه سال قمری است؟

ج: بنا بر نظر مشهور، بلوغ شرعی دختران همان تکمیل نه سال قمری است که در این هنگام روزه بر آنها واجب است و ترک آن به مجرد بعضی از عذرها جایز نیست، ولی اگر روزه گرفتن برای ایشان ضرر داشته باشد یا تحمل آن برایشان همراه با مشقت زیاد باشد، افطار برای آنها جایز است.

س 733: من زمان دقیق رسیدن به سن تکلیف خود را نمی‏دانم، از جناب عالی خواهشمندم بیان فرمایید که از چه زمانی قضای نماز و روزه بر من واجب است؟

ج: فقط قضای آن مقدار از نمازها و روزه‏ها که یقین به فوت آن بعد از رسیدن به سن قطعی تکلیف شرعی دارید، بر شما واجب است.

http://s6.picofile.com/file/8256460476/1445892797.gif

 

امین جوانمرد بازدید : 1573 دوشنبه 12 بهمن 1394 نظرات (1)

«زن از ازدواج کاملاً ناامید شده بود او اکنون 45 سال داشت با سابقه ازدواجی ناموفق در گذشته. یکی از دوستان او از برادرش که در آمریکا زندگی می کرد و 40 سال بیشتر نداشت، خیلی تعریف می کرد. آن دوست که از ثروت برادرش در آمریکا زیاد گفته بود اصرار داشت که زن با برادر او ازدواج کند. زن با این پیشنهاد موافقت کرد و با وکالت خواهر، به صورت غیابی به عقد ازدواج او در آمد. حالا با سفر مرد به ایران، زن متوجه شده که مرد به سندروم داون (عقب ماندگی ذهن) مبتلا بوده و رشید محسوب نمی شود. زن به این ازدواج راضی نیست و نمی داند چه کند.»


ازدواج

در صحت هر عقد، اهلیّت طرفین شرط است.[1] برای اینکه دو طرف اهلیّت داشته باشند باید بالغ، عاقل و رشید باشند.[2]

علاوه بر آن در عقد نکاح، برای داشتن شایستگی و اهلیّت نکاح، شرط دیگری وجود دارد و آن اختلاف در جنسیت طرفین است باید طرفین یکی مرد و دیگری زن باشد. زیرا هدف از ازدواج، تشکیل خانواده و تربیت فرزندان می باشد. لازم به ذکر است که اگر پسر یا دختر غیربالغ و یا غیر رشید[3] و طرف مقابل با علم به مسئله، خواهان ازدواج با او باشد در صورتی که مصلحت فرزند ایجاب کند می توانند با موافقت «ولیّ قهری» (پدر یا پدربزرگ) و دادگاه، عقد ازدواج را محقق سازند. ولی اگر طرف مقابل جاهل به وضعیت پسر یا دختر باشد حق فسخ نکاح را دارد یا اگر ازدواج بدون شرایط لازم واقع شود عقد باطل خواهد بود و عنوان زوجیّت بر رابطه آن ها صدق نمی کند.

متن کامل در ادامه مطلب

امین جوانمرد بازدید : 1592 چهارشنبه 01 مهر 1394 نظرات (0)

مقاله حاضر نگاهى است اجمالى به ويژگى‌هاى روز عرفه و فلسفه پيدايش آن. در اين مقاله با استناد به آيات و روايات به اهميت اين روز نيز اشاراتى شده که باهم آن را مى‌خوانيم؛


قرآن کريم براى ارتباط بيشتر بندگان با مبدا هستى از شيوه‌هاى مختلفى بهره مى‌گيرد. از جمله اين شيوه‌ها تعيين زمان‌ها و مکان‌هاى خاصى براى نزديک شدن بيشتر به درگاه حضرت حق مى‌باشد. در سوره ابراهيم(ع) آيه 5 از زمان‌هاى ويژه عبادت خدا با عبارت “ايام‌الله” ياد مى‌کند؛ “ايام‌الله را به آنان يادآورى نما.” ايام‌الله تمام روزهايى است که داراى عظمتى در تاريخ زندگى بشر است. مقصود از ايام‌الله زمان‌هايى است که امر خدا و آيات وحدانيت و سلطنت او ظاهر شده و يا ظاهر مى‌شود. ممکن است ايام ظهور رحمت و نعمت الهى جز اين ايام بوده باشد.(1)


و نيز هر روز که يکى از فرمان‌هاى خدا در آن،چنان درخشيده که بقيه امور را تحت‌الشعاع خود قرار داده از ايام‌الله است هر روز که فصل تازه‌اى در زندگى انسان‌ها گشوده و درس عبرتى به آنها داده و ظهور و قيام پيامبرى در آن بوده و يا طاغوت و فرعون گردنکشى در آن به قعر دره نيستى فرستاده شده خلاصه هر روز که حق و عدالتى برپا شده و ظلم و بدعتى خاموش گشته، همه آنها از ايام‌الله است.


چنانکه در ادامه آيه مى‌فرمايد: در همه ايام‌الله آيات و نشانه‌هايى است براى هر انسان شکيبا و پراستقامت و شکرگزار(2.) روز عرفه نيز مى‌تواند روز پيروزى انسان بر طاغوت نفس و نقطه درخشانى درتاريخ زندگى هر فردى باشد. روز عرفه روز تحول درونى و انقلاب معنوى با آن همه مزايا و ويژگى‌هاى ارزشمند براى هر مسلمان بيدار و آگاه است.روز عرفه از مصاديق بارز “ايام‌الله” است که در آن روز زمينه‌ها و مقدمات بيشترى براى رهيابى انسان به سوى کمال و سعادت وجود دارد. آمرزش گناهان، قبولى طاعات، آشنايى بيشتر با معارف اسلامي، تفکر و تامل در گذشته و آينده، برآورده شدن حاجات و توجه ويژه خداوند متعال به بندگان از جمله آنهاست.


آنچه از روايات و دعاهاى اهل‌بيت(ع) در اين روز به دست مى‌آيد نشانگر آن است که پروردگار هستى اين روز را براى مناجات خود انتخاب کرده و نعمت‌هاى مادى و معنوى خود را در يوم‌الله عرفه بر بندگانش ارزانى داشته است. امام صادق(ع) در يکى از روايات مى‌فرمايد: هرکس در اين روز قبل از رفتن به مراسم دعاى عرفه در زير آسمان دو رکعت نماز بخواند و در پيشگاه خداوند متعال به تمامى گناهان و خطاهاى خود اعتراف نموده و حقيقتا از درگاه پروردگارش پوزش ‌طلبد، خداوند متعال آنچه را که براى اهل عرفات مقدر نموده به او نيز عطا مى‌کند و تمام گناهان وى را مى‌آمرزد.(3)

از عرفه تا عرفات
در روز عرفه اولين حرکت حاجيان در سرزمين وحى بعد از احرام با توقف در صحراى عرفات آغاز مى‌شود.


آنان وظيفه دارند که از اذان ظهر روز نهم ماه ذى‌الحجه تا وقت نماز مغرب در آن بيابان توقف کرده و به ذکر و دعا و تفکر و نيايش بپردازند.


عرفات به مساحت 18 کيلومترمربع در شرق مکه و در ميان راه طائف و مکه قرار دارد. اين بيابان به وسيله کوه‌هايى که به شکل نيم‌دايره در اطرافش قرار دارد مشخص شده است.(4)


خداوند متعال در اين مورد مى‌فرمايد: “هرگاه مى‌خواهيد از بيابان عرفات کوچ کنيد خداوند را در مشعرالحرام ياد کنيد، او را به ياد آريد همان طور که شما را هدايت کرد گرچه شما قبل از آن از گمراهان بوديد.”(بقره / 198)


درباره نامگذارى اين صحرا به عرفات نکاتى گفته شده که برخى عبارتند از: آدم و حوا همديگر را در اين ناحيه شناختند، اعمال حج به آدم يا ابراهيم(ع) در صحراى عرفه شناسانده شد و حاجيان همديگر را در اين ناحيه بيشتر مى‌شناسند.


ابن‌عباس در مورد نامگذارى روز عرفه مى‌گويد: وقتى حضرت ابراهيم(ع) در خواب ديد که پسرش اسماعيل را در راه خدا قربانى مى‌کند تمام آن روز در انديشه بود که آيا اين خواب از جانب خداست يا نه؟


تا اينکه دوباره در شب دوم خواب را ديد چون صبح شد مطمئن گرديد که اين دستور از سوى خداست و آن روز عرفه بود.

دعای روز عرفه,نماز روز عرفه

  روز عرفه یکی از روزهای مهم برای مسلمانان و از جمله شیعیان است


نيايش در عرفه
از ويژگى‌هاى روز عرفه دعا و نيايش به درگاه ربوبى است. پيشوايان معصوم(ع) با استفاده از موقعيت معنوى روز عرفه، مردم را به راز و نياز و تقويت پيوند با سرچشمه کمالات ترغيب و تشويق مى‌کردند چرا که اساس شخصيت حقيقى انسان و ارزش او به اندازه ارتباطش با خداوند متعال تعيين مى‌شود. قرآن مى‌فرمايد: “اى پيامبر بگو، پروردگارم براى شما ارزشى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد.”(فرقان / 77)


http://up.darolquran.ir/up/qurani/file/edame.png?EsetProtoscanCtx=93172e0

امین جوانمرد بازدید : 1448 چهارشنبه 01 مهر 1394 نظرات (0)

همان طور كه تمام موجودات جهان، از اتم گرفته تا ستارگان، طبق قوانين نظام الهى به سوى تكامل پيش مى روند و يك دانه طى قانون و به شرايط معينى به صورت درخت تنومندى در مى آيد و يا زنبور عسل با وحى الهى[1] با نظم و تمدنى عالى به زندگى اجتماعى مي پردازد؛ انسان نيز كه گل سر سبد موجودات است، از اين قاعده مستثنى نيست و براى رسيدن به تكامل نيازمند به قوانين الهى است.


نبوت در زندگى انسان همان قوانين الهى است كه به پيامبران وحى شده، تا كاروان بشريّت را به سوى خير، صلاح ،سعادت وكمال راهنمايى كند.


ضرورت نبوت، اقتضا دارد كه پيام هاى الهى به طور سالم و دست نخورده، در دسترس انسان ها قرار گيرد تا بتوانند از آنها براى پيمودن راه سعادت دنيا و آخرت شان بهره گيرند. بنابراين، مصونيت قرآن كريم تا هنگام ابلاغ به مردم، همانند هر كتاب آسمانى ديگر، جاى بحث ندارد. اما چنان كه مى دانيم ساير كتب آسمانى، بعد از آنكه در اختيار مردم قرار گرفت، كمابيش دستخوش تحريفات و تغييراتى گرديد و يا پس از چندى به دست فراموشى سپرده شد، چنان كه امروز اثرى از كتاب حضرت نوح و حضرت ابراهيم «عليهما السلام» در دست نيست و كتاب حضرت موسى و حضرت عيسى «عليهما السلام» به صورت اصلى يافت نمى شود. با توجه به اين مطلب، سؤالى مطرح مى شود كه: از كجا بدانيم كه آنچه امروز به نام آخرين كتاب آسمانى در دست ماست همان كتابى است كه بر پيامبر اسلام - صلي الله عليه و آله وسلم -  نازل شده و هيچ گونه تغيير و تبديلى در آن، راه نيافته و نه چيزى بر آن افزوده و نه چيزى از آن، كاسته شده است؟[2]


قرآن كتاب مقدس و پر ارزشى است كه محصول مغز بشر نيست، مجموعه اى از سخن الهى است كه مدت 23 سال به وسيله امين وحى خدا «جبرئيل» بر قلب نازنين پيشواى گرامى اسلام - صلي الله عليه و آله وسلم - نازل گرديد.

http://up.darolquran.ir/up/qurani/file/edame.png?EsetProtoscanCtx=93172e0

امین جوانمرد بازدید : 1618 چهارشنبه 11 شهریور 1394 نظرات (0)

کسانی که حیا ندارند، عقل و دین هم ندارند. «لا دین لمن لا حیاء له»؛ کسی که حیا ندارد شرم ندارد.

 


گویا روایت لا دین لمن لا حیاء له را جدی نگرفته ایم ... چه شده این حرف ها دیگر خواهانی ندارد که هیچ ، بابی شده است برای مسخره کردن دیگران ...
اخیراً درباره کسی که فحاشی می ‌کند می ‌گویند ادبیاتش خوب نیست.

فحاشی می ‌کند ولی جامعه با این ضد هنجار برخورد مسالمت ‌آمیز دارد یا بهتر بگوییم آن را توجیه می‌کند که چیز مهمی نیست، فقط ادبیاتش خوب نیست. یا وقتی به کسی تذکر می ‌دهی که غیبت نکن، خیلی راحت از کنار آن با این توجیه که مشغول درد و دل کردن هستم، می ‌گذرد.
غیبت ‌ها، بد حجابی ‌ها، بی‌ غیرتی‌ ها و بسیاری از نا بهنجاری‌ ها این ‌قدر در جامعه دیده شده است و چشم به آن عادت کرده و توجیه شده است که دیگر حتی تیتر ناهنجار بودن آن را نیز پاک کرده ‌ایم و آن را بد عادتی یا حتی تأسف ‌بارتر به یک نوع مد تبدیل کرده‌ایم.

حال آنکه واضح و مبرهن است در همه‌ ی این موارد آنچه که وجود ندارد شرم و حیا از انجام این معاصی است. این ‌گونه رفتارها نه تنها از نظر شرع مورد قبول نیست، حتی عقل نیز آن را به عنوان یک رفتار نابهنجار رد می ‌کند.

ادامه مطلب را بخوانید

امین جوانمرد بازدید : 1748 چهارشنبه 11 شهریور 1394 نظرات (0)

سومین سفیر خاصّ از سفیران چهارگانه ی حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف, محدث, فقیه و متکلم شیعی ایرانی, حسین بن روح نوبختی است. وی در میان شیعیان بغداد از شهرت ویژه ای برخوردار بود و یکی از افراد مورد اطمینان و اعتماد محمد بن عثمان عمری به شمار می رفت. وی در دربار عباسی در زمان حیات نایب دوم, نفوذ فوق العاده ای داشت و از ناحیه برخی مقامات دولتی کمک های مالی به ایشان می رسید. [1] او در بین سالهای 305-326 ق به مدت بیست و یک سال به عنوان نائب امام زمان عجل الله فرجه الشریف واسطه بین امام و شیعیان بود؛ که این دوران مصادف با دو خلیفه عباسی به نام «مقتدر و راضی» بود. محمد بن عثمان در سال آخر عمر با برکش بسیار پیر و ناتوان شده بود؛ به طوری که در دو سال آخر زندگیشان (سالهای 304 و 305 ق), گرفتن اموال شیعیان را به حسین بن روح واگذار کرده بود. [2]

متن کامل در ادامه مطلب

امین جوانمرد بازدید : 1488 جمعه 16 مرداد 1394 نظرات (0)

برای رساندن امانتی به فردی به یکی از محله های جنوب شهر تهران رفتم ... اصلاً با دیدن اوضاع محله و مردمی که در آنجا زندگی می کردند به واقع گریه ام گرفته بود ... با خودم می گفتم چرا ... چرا باید عده ای این گونه زندگی کنند؛ عده ای با حداقل امکانات و یا به واقع محروم از حداقل های زندگی و عده ای آنقدر دارند که نمی دانند با زیادی آن چه کنند ...


عده ای نمی توانند رنگ گوشت و مرغ و برنج را ببیند و عده ای از زیاده روی در خوردن غذاهای آنچنانی راهی بیمارستان می شوند ...

عده ای نمی توانند حداقل یک اتاق آن هم در یک محله ی پایین اجاره کنند و عده ای برای نگهداری از سگ ها و حیوانات خانه گیشان با هزینه های بالا دنبال پرستار هستند ...

عده ای داشتن مال های آنچنانی به خاطر اینکه مانده اند در اینکه آنها را چگونه خرج کنند به هلاکت و فساد می رسند و عده ای از اینکه ندارند شکم خود خانواده خود را سیر کنند فاسد می شوند...

همین را فهمیدم که انفاق در راه خدا انسان را از خطر به هلاکت افتادن دور می کند و وقتی ما از مال یا هر چه داریم در راه خدا انفاق کنیم، خطر هلاکت عقده هایی که باعث فساد در جامعه می شود را از خود و جامعه دور کرده ایم.

این عقده ها زمانی به وجود می آید که برخی تمام امکانات جامعه را به انحصار خود در می آورند یا حقوق دیگران را غصب می کنند.

انفاق سطح زندگی اجتماعی را ارتقا می دهد و خیر و احساسات نیکوکاری را عمومیت می بخشد. امتناع از آن جامعه را در معرض ظلم، هلاکت اجتماعی و عقده ها و بیماری قرار می دهد

اگر طبقات مرفه تفاوت طبقاتی را احساس کنند و ضرورت کمک و انفاق و احسان را دریابند، با عمل خویش سطح طبقات زحمت کش را ارتقا می دهند تا آنان نیز بتوانند در زندگی اجتماعی مشارکت کنند و در نتیجه زندگی اجتماعی ارتقا یابد. ارتقایی که نیکوکار و کمک گیرنده هر دو به یک اندازه از آن بهره می گیرند.

هنگامی که نیکوکار از راه انفاق فردی و یا گروهی احسان کند، با احسان خویش طبقات رنج دیده را در پذیرش مسئولیت و ارتقای سطح زندگی اجتماعی سهیم کرده است. در این سطح همه به یک اندازه بهره می گیرند و خیر و نیکی، هم برای نیکوکار و هم برای گیرنده نیکی است.

از سوی دیگر با احسان نکردن، او عقده ای در جان زحمت کشان رشد می دهد که اولا آنان را از مشارکت در ارتقای زندگی جامعه دور می کند و در نتیجه در مانده جامعه در سطح پایین مشارکت می کند و خود پیش از آن که دیگران ضرر کنند، زیان می بینند.

دور شدن او از مشارکت با دیگران او را گرفتار جامعه ای می کند که دچار عقده های درونی و امراض ناشی از فقر و نیز بیماری های رفتاری است که همه نتیجه ضعف و رنج و فقر است.

این امراض و بیماری ها محدود به اولاد فقرا نمی ماند بلکه به همه جامعه سرایت می کند و بسط می یابد و ضرر آن به همه بازمی گردد. و در نتیجه کینه و غضب آنان انقلاب و طغیان در درون جامعه اتفاق می افتد. همه اینها جامعه و فردی را که از احسان امتناع کرده به هلاکت می اندازد.

نتیجه طبیعی این گفته خداوند که «انفِقُوا فِی سَبیلِ اللهِ» این است که انفاق نکردن، به هلاکت انداختن نفس است.

انفاق در راه خدا انسان را از خطر به هلاکت افتادن دور می کند و وقتی ما از مال یا هر چه داریم در راه خدا انفاق کنیم، خطر هلاکت عقده هایی که باعث فساد در جامعه می شود را از خود و جامعه دور کرده ایم

بنابراین سر باز زدن از انفاق به ظلم اجتماعی منجر می شود. ظلمی که پیش از آن که به نیازمند احسان بازگردد به آن کسی که از انفاق امتناع ورزیده باز می گردد. همان طور که به هلاکت افتادنش نیز نتیجه طبیعی امتناع از احسان است، چرا که او جامعه را در معرض هلاک قرار می دهد.

این مفهوم انفاق است، انفاق سطح زندگی اجتماعی را ارتقا می دهد و خیر و احساسات نیکوکاری را عمومیت می بخشد. امتناع از آن جامعه را در معرض ظلم، هلاکت اجتماعی و عقده ها و بیماری قرار می دهد.

این مفهوم دیگری غیر از جزای خدا در آخرت است. نیکی به رنج دیدگان، چه به شکل فردی و چه گروهی، نتایجی دارد که از زندگی در دنیا تا زندگی در آخرت ادامه دارد:

وَمَا أَنفَقْتُم مِّن نَّفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُم مِّن نَّذْرٍ فَإِنَّ اللّهَ یَعْلَمُهُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ (270، بقره)
و هر نفقه‏اى را كه انفاق، یا هر نذرى را كه عهد كرده‏اید، قطعاً خداوند آن را مى‏داند، و براى ستمكاران هیچ یاورى نیست.

لَّیْسَ عَلَیْكَ هُدَاهُمْ وَلَـكِنَّ اللّهَ یَهْدِی مَن یَشَاء وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ فَلأنفُسِكُمْ وَمَا تُنفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغَاء وَجْهِ اللّهِ وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ (272، همان)

هدایتِ آنان بر عهده تو نیست، بلكه خدا هر كه را بخواهد هدایت مى‏كند، و هر مالى كه انفاق كنید، به سود خود شماست، و [لى‏] جز براى طلب خشنودىِ خدا انفاق مكنید، و هر مالى را كه انفاق كنید [پاداشِ آن‏] به طور كامل به شما داده خواهد شد و ستمى بر شما نخواهد رفت.

 

بخش قرآن تبیان

امین جوانمرد بازدید : 1468 جمعه 05 تیر 1394 نظرات (0)

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (*)أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (*) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأنْثَى بِالأنْثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ (بقره/183و ١٨٤و ١٨٥)
اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ؛ روزه بر شما واجب شده همانطور كه بر اقوام قبل از شما واجب شده بود شايد با تقوا شويد (183). و اين روزهائي چند است پس هر كس از شما مريض و يا مسافر باشد بايد ايامي ديگر بجاي آن بگيريد و اما كساني كه به هيچ وجه نمي‌توانند روزه بگيرند عوض روزه براي هر روز يك مسكين طعام دهند و اگر كسي عمل خيري را داوطلبانه انجام دهد برايش بهتر است و اينكه روزه بگيريد برايتان خير است اگر بناي عمل كردن داريد (184). و آن ايام كوتاه ماه رمضان است كه قرآن در آن نازل شده تا هدايت مردم و بياناتي از هدايت و جدا سازنده حق از باطل باشد پس هر كس اين ماه را درك كرد بايد روزه‌اش بگيرد و هر كس مريض و يا مسافر باشد بجاي آن چند روزي از ماههاي ديگر بگيرد خدا براي شما آساني و سهولت را خواسته و دشواري نخواسته و منظور اين‌ست كه عده سي روزه ماه را تكميل كرده باشيد و خدا را در برابر اينكه هدايت‌تان كرد تكبير گفته و شايد شكرگزاري كرده باشيد (185).

بيان آيات : ويژگي‌هاي بياني آيات تشريع روزه

سياق اين سه آيه دلالت دارد بر اينكه: اولا هر سه با هم نازل شده‌اند، براي اينكه ظرف (ايام) در ابتداي آيه دوم متعلق به كلمه (صيام) در آيه اول است و جمله (شهر رمضان) در آيه سوم يا خبر است‌براي مبتدائي حذف شده كه عبارت است از ضميري كه به كلمه (اياما) بر مي‌گردد، و تقدير جمله (هي شهر رمضان) است و يا مبتدائي است‌براي خبري كه حذف شده و تقديرش"شهر رمضان هو الذي كتب عليكم صيامه"است و يا بدل از كلمه صيام در جمله (كتب عليكم الصيام) در آيه اول است، و به هر تقدير جمله (شهر رمضان) بيان و توضيحي است‌براي روشن كردن جمله (اياما معدودات) ايام معدوده‌اي كه روزه در آنها واجب شده.
پس به دليلي كه ذكر شد آيات سه‌گانه مورد بحث‌به هم متصل، و نظير كلام واحدي است كه يك غرض را دربردارد، و آن غرض عبارت است از بيان وجوب روزه ماه رمضان.

امین جوانمرد بازدید : 1306 جمعه 07 فروردین 1394 نظرات (1)



حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی رئیس ستاد اقامه نماز در ذیل آیه 14 سوره عنکبوت درباره طول عمر امام زمان(عج) می‌نویسد:

«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسینَ عاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُونَ»­

و به راستى نوح را به سوى قومش فرستادیم، پس در میان آنان هزار سال، به استثناى پنجاه سال، درنگ کرد-ولى جز اندکى از مردم به سخن او گوش ندادند- پس طوفان (قهر خداوند) آنان را در حالى ­که ستمگر بودند، فرا گرفت.

نکته‌ها:

1. قرآن، با بیان عمر طولانى انسان­‌های گذشته، آن را امری ممکن و شدنی خوانده است.«أَلْفَ سَنَةٍ»

2. تنها پیامبرى که مدت رسالتش در قرآن بیان شده، حضرت نوح(ع) است، البته 950 سال، مدت رسالت آن حضرت تا زمان طوفان است، اما مدت پیامبری ایشان پس از طوفان و سال­‌های عمرش بیان نشده است.

3. عمر طولانى دادن به بشر، برای خداوند محال نیست؛ همان­گونه که او حضرت مهدى(عج) را قرن‌ها زنده نگه داشته تا حکومت عدل جهانى را بر پا کند، گر چه جسم تمام مردم پس از کهولت سن فرسوده می‌­شود، ولى آن حضرت به گفته بزرگان دین، همچنان در چهره انسان چهل­‌ ساله ثابت است و این جاى تعجب نیست.

در صورت همه‏ ما، موى ابرو و مژه ده‌‏ها سال ثابت است، در صورتى که موى سر و صورت همواره در حال تغییر و تحول است، با آنکه آب و غذا و هوا و محل هر دو مو، یکى است. آرى! خداوند می‌‏تواند انسانى را ثابت و دیگران را متغیر قرار دهد.

4. گاهی پرسیده می‌شود که چگونه عمر بیش از هزار سال حضرت مهدى(عج) را باور کنیم؟

پاسخ آن است که در آیه‏ 259 سوره‏ بقره مى‏‌خوانیم: شخصى ـ که به گفته‏ روایات و تفاسیر، عُزیر نام داشت ـ از کنار یک آبادى عبور می­‌کرد که دیوارهاى آن بر روى سقف‏هایش فرو ریخته بود و مشخص بود که مدتی طولانى از مرگ ساکنین آن­جا و زمان تخریبش می‌‌گذرد، با خود گفت: «خداوند چگونه ساکنین اینجا را پس از مرگشان زنده مى‌‏کند؟».

خداوند در همان لحظه جان او را گرفت و پس از صد سال زنده کرد و به او گفت: «چقدر درنگ کردى؟»، گفت: «یک روز یا بخشى از یک روز!»، خداوند فرمود: «نه؛ بلکه صد سال است که در اینجا مانده‏اى، به غذا و نوشیدنى خود که همراه داشتى، نگاه کن که با گذشت سال­ها تغییر نکرده است، به الاغ خود نگاه کن که هیچ اثرى از آن باقى نمانده است، ما زنده شدن تو را نشانه و حجتى براى مردم قرار مى‏‌دهیم، اکنون به استخوان‏هاى الاغ مرده خود بنگر و ببین که چگونه آن­ها را به هم پیوند مى‏‌دهیم و بر آن­‌ها گوشت مى‏‌پوشانیم و زندگى دوباره به آن مى‌­بخشیم‏».

بنابراین آیه، غذا و نوشیدنى به مدت صد سال تغییر نکرد، در حالى ­که به طور طبیعى می­‌بایست پس از چند روز فاسد مى‏شد، صد سال برابر 5200 هفته است و خداوند غذایى که فقط یک هفته سالم می­‌ماند را 5200 برابر عمر طبیعى‏‌اش سالم نگاه داشت، اکنون به سراغ عمر امام زمان(عج) مى‌‏رویم که هنوز حتى به حد 20 برابر عمر طبیعى نرسیده است، بنابراین نه دلیل عقلى بر محدود کردن عمر انسان داریم و نه عمر طولانى، چیز محالى است.

از طرفى تعجب ما از طولانى بودن عمر به خاطر مقایسه آن با خودمان و قدرت محدود خودمان است، در حالی ­که نمونه‏‌هاى دیگرى از طول عمر نیز در تاریخ و طبیعت وجود دارد؛ از جمله: مدت رسالت حضرت نوح(ع) 950 سال، اصحاب کهف و خواب چند صدساله آن­ها، عمر چندین هزارساله نوعى ماهى و برخى از درختان و... . آرى! خداوندى که به استخوان، قدرت شنیدن و به پیه چشم، قدرت دیدن مى‌‏دهد، مى‏‌تواند عمر انسان را نیز طولانى کند.

متأسفانه برخی در پذیرفتن مسائل منطقی دین، دیرباور هستند، اگر یک روزنامه‏ خارجى گفته باشد که یک ماهى در اقیانوس اطلس پیدا شده است که سه میلیون سال عمر دارد، فوراً باور می‌کنند، اما اگر 150 حدیث داشته باشیم که امام زمان(عج) زنده است و هزار و سیصد سال عمر دارد، مى‏‌گوید: از نظر علمى نمى‌‏شود!

منبع: خبرگزاری فارس

امین جوانمرد بازدید : 1551 چهارشنبه 20 اسفند 1393 نظرات (1)

هر انسانى براى رسیدن به خدا و ترك گناه نسبت به شرایط و مقامات خویش راه هایى را طى مى كند. راه هاى یك عارف با یك انسان عادى یكسان نیست. اهل بیت (ع) از آنجا كه داراى مقامات بالایى بودند (از نظر حسب و نسب و تربیت خانوادگى و وراثت و) غالبا در پى دورى از ترك اولى دورى از ارتكاب مكروهات و خواسته هاى دل و انجام مستحبات و زندگى زاهدانه و عبادت هاى سخت و پر روح بودند. پیامبر هفتاد بار در روز استغفار نمودند ولى نه از گناه بلكه از مختصر ارتباط و تعلقى كه به عالم ماده و دنیا داشتند ولى براى این كه ما انسان ها بتوانیم ترك گناه نماییم راه هایى را به ما توصیه نموده اند كه عبارتند از:
الف) كوچك نشمردن هیچ گناهى هرچند به نظر صغیره باشد.
ب) عزم جدى و آهنین بر ترك معصیت و مراقبت جدى و دائمى نسبت به تمام افعال خود.
ج) شرط نمودن با خدا مبنى بر ترك معصیت و هم چنین از او استعانت جستن.
د) هر گاه فكر گناه و وسوسه آن به ذهن آمد بلافاصله آن را از لوح ذهن خارج كردن و توجه خود رابه خدا و امور شریفه مشغول داشتن. جدیت و موفقیت در این امر پیروزى بزرگى است و در واقع دفع دشمن شیطان نفس از همان خاكریز اول است.
قرآن مجید در وصف پارسایان مى فرماید: «ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذكروا فاذاهم مبصرون»؛ پرهیزگاران چون گرفتار وسوسه شیطان شوند همان دم متذكر (یاد خدا) شده و بصیرت یابند(1)
ه) مطالعه و تفكر پیرامون عواقب سوء و وخیم گناه. در این رابطه مطالعه كتب پیرامون معاد بسیار نافع و لازم است،
و) خود را همواره در محضر حق تعالى دانستن و او را به یقین در همه حال مراقب و بیناى به افعال خود نگریستن.
ز) استمداد از خداوند و دعا و نیایش كه فرمود: اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود هیچ كدام به فضیلت و تزكیه روى نمى آوردید «و لو لا فضل الله علیكم و رحمته ما زكى منكم من احد ابدا».
ح) جایگزین سازى اعمال و عادات نیكو؛ مانند شركت دائمى در نماز جماعت، نماز شب، زیارت اهل قبور و دعا. «ان الحسنات یذهبن السیئات»؛ خوبى ها سرانجام میدان را بر بدى ها تنگ خواهد كرد و آنها را از بین خواهد برد.
ط) توجه به چهره كریه و زشت واقعى سیئات.
ى) براى ترك معاصى لازم است در بسیارى از موارد انسان از مكروهات و چه بسا از برخى مباحات نیز چشم پوشد تا او را به انجام زشتى ها نزدیك نسازند.
ك) در حد ممكن دورى جستن از مكان ها و شرایطى كه آدمى را به گناه ترغیب مى نماید.
ل) تقویت اراده.
م) محاسبه نفس همه روزه و در صورت رخداد خطا خود را محاكمه و توبیخ نمودن و بلافاصله استغفار كردن.
ن) مطالعه پیرامون زندگى پارسایان و زاهدان و مطالعه كتب اخلاقى و.
رعایت نكات زیر نیز شما را در این مسیر تعالى یارى خواهد كرد، ان شاءالله:
- انجام یك سرى مستحبات؛ مثلا همیشه با وضو بودن و زبان را به ذكر مخصوصا «لاحول ولاقوه الا بالله العلى العظیم» عادت دادن. و نیز خواندن قرآن در اوقات مختلف كه دواى هر دردى است.
- سعى و كوشش در انجام وظایف و واجبات دینى.
- خواندن نماز با حضور قلب و در اول وقت.
- گرفتن روزه مستحبى به ویژه دوشنبه و پنجشنبه هر هفته.
- تلاوت قرآن بویژه بعد از نماز صبح.
- تأمل و اندیشه در آیات قرآن.
- حتى المقدور سعى در خواندن نماز شب.
- از تنهایى دورى گزینید.
- سحر خیزى.
- تنظیم برنامه براى تمام شبانه روز و پر كردن اوقات فراغت با برنامه هاى صحیح و سودمند.
- شركت در ورزش هاى فردى و دسته جمعى.
- شركت در فعالیت هاى مذهبى و اجتماعى.
- به صله رحم و ارتباطات اجتماعى بسیار بپردازید و به نزدیكان و اقوام خود بیش از پیش اظهار علاقه و محبت نمایید.
- پرهیز از نگاه نامشروع. امام صادق (ع) فرمود: «نگاه پس از نگاه، در دل بیننده شهوت را مى انگیزاند»، و باز فرمود: «نگاه، تیرى از تیرهاى شیطان است، چه بسا نگاهى كه اندوه هاى دراز در پى دارد»،(2)
- عدم معاشرت و دوستى با افراد منحرف و فاسد.
- انتخاب دوستان مؤمن و سالم.
- به یاد خدا بودن در همه اوقات.
- از پرخورى و نیز از
خوردن غذاهاى چرب و پرانرژى و تحریك كننده پرهیز كنید.
- كنترل افكار و نیندیشیدن به صحنه هاى شهوت انگیز.
- از مشاهده صحنه هاى مهیج و تحریك كننده دورى كنید.
- برنامه منظم مطالعاتى براى خود قرار دهید و سعى كنید فرصت هاى خود را با تفكر و مطالعه مناسب پر كنید، همواره خود را نصیحت نموده و بر نفس خویش بانگ زنید: «اى بیچاره تا كى گرفتار هواى نفس باشى و سرمایه گران مایه عمر را تباه سازى و به معصیت رب الارباب پردازى؟ چرا براى اندك لذتى پوچ و گذرا خود را گرفتار دوزخ ابدى سازى؟ اگر لحظه اى دیگر فرشته مرگ تو را در رسد و جانت به حلقوم رساند، با چه وضعى به دیار برزخ رهسپار مى شوى؟ نه نه هرگز باید عزمى قاطع و استوار داشته باشم و با استمداد از خداى سبحان و پروردگار رحیم و مهربان- كه با این همه معصیت باز هم مرا مشمول الطاف خود ساخته- پیمان بندم و سربه بندگى او سپارم و زنجیر شیطان نفس بگسلم. این بار باید چنان ابلیس لعین را از خود دورر سازم كه دیگر در من وسوسه نكند و با دست خالى از من روى برتابد» با خود بگو:
با تبر بردار و مردانه بزن تو على وار این در خیبر بكن‏
براى زیادى روزى هم امورى در روایات ذكر گشته كه برخى از آنها عبارتند از: خواندن نماز شب، سحرخیزى، انفاق، صله رحم و رضایت پدر و مادر، تعقیباتى كه براى نماز صبح در مفاتیح ذكر شده.
پى‏نوشت‏
(1)) اعراف، آیه 201).
(2)) وسائل الشیعه، ج 14، ص 138 و 139).


منبع: شبکه قرآنی تبیان

امین جوانمرد بازدید : 1477 جمعه 23 آبان 1393 نظرات (0)

مقدّمه

خداوند متعال دارای تقدس اصیل و ذاتی است و برخی از اشخاص و اشیاء به میزان انتساب خاص به خداوند متعال و تجلی خداوند در آنها و تجلی خدایی آنها از قداست نسبی برخوردارند. از میان مردان، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و از میان زنان، فاطمه زهرا علیهاالسلام دارای بالاترین تقدس بعد از خداوند متعال می باشند. رفتار و گفتار رمزآلود پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نسبت به فاطمه زهرا علیهاالسلام و آیات قرآنی که به کنایه از آن حضرت یاد کرده و یا در شأن ایشان نازل شده و کلمات معصومین علیهم السلام به روشنی تقدس بانوی اسلام را بیان می کند. مقایسه میان حضرت زهرا علیهاالسلام و حضرت مریم(س) نیز روشن می نماید که اگر حضرت مریم(س) به خاطر صفاتی که در قرآن آمده مقدس بود، فاطمه زهرا علیهاالسلام به طریق اولی مقدس تر است. قرآن نزدیک به بیست ویژگی برای حضرت مریم بیان کرده و روایات اسلامی آنها را به نزدیک چهل ویژگی رسانده است. در قرآن، روایات و تاریخ اسلامی همین چهل ویژگی در رتبه بالاتر و شدت بیشتر برای فاطمه علیهاالسلام ثبت شده است.

در مقاله حاضر، چهل ویژگی در حضرت مریم(س) طبق آیات و روایات اسلامی برشمرده شده و با بیان آیات و روایات و اقوال تاریخی نشان داده شده که آن ویژگیها در حضرت فاطمه علیهاالسلام نیز وجود داشته است.

بدون تردید هر گام در شناخت فاطمه زهرا علیهاالسلام گام ما را در تبعیت و الگوپذیری از آن بانوی مقدس استوارتر می سازد و خدمتی به اسلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام می باشد که مزد آن تسهیل و تسریع در عبور از پل صراط است. متأسفانه صاحبان حقدها و کینه ها در صدر اسلام با انگیزه خنثی سازی مبارزات فاطمه زهرا علیهاالسلام در دفاع از رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامت حضرت علی علیه السلام به قداست پوشی فاطمه زهرا علیهاالسلام دست زدند. آنان نه تنها قداست فاطمه علیهاالسلام را منتشر نکردند، بلکه کتمان هم کردند. آن کینه ها در بستر جهل و تعصب در عالم اسلام جاری شد و تقدس پوشی استمرار پیدا کرد و تا آنجا پیش رفت که عقاید بدعت آمیزی مانند شرک بودن زیارت قبور و احترام مؤمن بعد از مرگ وارد اسلام شد و بسیاری از آثار مقدس اسلامی در سرزمین اسلام از میان رفت.

مخاطب اصلی مقاله حاضر، نخست آن دسته از مسلمانان است که هنوز تقدس فاطمه زهرا علیهاالسلام را درک نکرده اند و ثانیا کسانی که پس از درک قداست آن بانو، مطامع سیاسی، جناحی یا هوس روشنفکرنمایی آنان باعث شده که قداست آن بانو را فراموش کنند یا قداست حضرت زهرا علیهاالسلام را به پشت پرده تعدد قرائات دین برانند. ثالثا مقاله به کسانی نظر دارد که تشنه آگاهی از جایگاه زن در آیین اسلام می باشند.

http://up.darolquran.ir/up/qurani/file/edame.png

امین جوانمرد بازدید : 1417 جمعه 23 آبان 1393 نظرات (0)

بخش اول: ضرورت و جایگاه عاشورا پژوهی

مقدمه

قیام امام حسین(ع) و مسئله عاشورا همواره به عنوان یکی از مهمترین برگ های تاریخ قلمداد شده است و از همین رو یکی از مهم ترین وقایع تاریخی – چه درجزئیات واقعه و چه در تحلیل آن – بدون تردید قیام حضرت سیدالشهدا(ع) و ابعاد شخصیتی و آثار حرکتی آن بوده است.اما تلاش در جهت تحلیل قیام عظیم عاشورا برای پیروان مکتب اهل بیت(ع) همواره جایگاه خاصی داشته است و به اعتراف بسیاری ازجامعه شناسان یکی از ارکان اصلی پا برجایی مکتب اهل بیت(ع)تاثیرات پیدا و پنهان عاشوراست. با تمام این اوصاف و درطول صدها سال تلاش روشن اندیشان مکتب اهل بیت(ع) برای واکاوی هرچه بیشتر حوزه تحقیقی متقن و پویا در شناخت ابعاد عاشورا،هنوز سطوح رویی و لایه های باطنی آن در پژوهش های ما شناسایی و طبقه بندی نشده اند تا بتوان یک جریان عظیم علمی و سپس اجتماعی را در ذیل عاشورا شناخت و از آن در خدمت دین بهره برد.

 

از اصلی ترین عوامل پویایی بیشتر فقه اصغر (علم به احکام شرعی) در مقابل فقه اکبر به اصول اعتقادی شاید همین تلاش برای هر چه قاعده مندترشدن جریان علمی پویندگان آن باشد. اگر چه علم و بینش در حوزه هایی از اعتقادات مثل شناخت خدا وصفات او در حوزه های کلامی و فلسفی تلاش هایی صورت پذیرفته است، اما هر چه به لایه های دیگراعتقادی نزدیک می شویم، کمتربه آن ژرف اندیشی ها برمی خوریم. در حالی که مثلا مقام ولایت و اثرات آن و همین طور صاحبان این مقام که همانا چهارده معصوم(ع) هستند، دارای جایگاهی بسیار پر اهمیت تر و تاثیرگذارتر در شناخت حقایق دین هستند و این کم کاری در بازشناخت عالمانه و برپایی حوزه های فقیهانه در منظومه اعتقادی می تواند تاثیرات نامطلوبی در طی کردن گردنه های صعب العبوراینده بگذارد.

http://up.darolquran.ir/up/qurani/file/edame.png

 

امین جوانمرد بازدید : 1356 شنبه 25 مرداد 1393 نظرات (2)

روايات متعددى در فضيلت اين سوره از پيامبر گرامى اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) و بعضى از ائمه اهلبيت (عليهم السلام ) نقل شده است ، از جمله :
در حديثى از پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) مى خوانيم :
من قرء سورة لقمان ، كان لقمان له رفيقا يوم القيامة ، و اعطى من الحسنات عشرا بعدد من عمل بالمعروف و عمل بالمنكر: ))
كسى كه سوره لقمان را بخواند لقمان در قيامت رفيق و دوست او است ، و به عدد كسانى كه كار نيك يا بد انجام داده اند (به حكم امر به معروف و نهى از منكر در برابر آنها) ده حسنه به او داده مى شود))
و در حديث ديگرى از امام باقر (عليه السلام ) مى خوانيم :
من قرء سورة لقمان فى ليلة و كل الله به فى ليلة ثلاثين ملكا يحفظونه من ابليس و جنوده حتى يصبح ، فاذا قرئها بالنهار لم يزالوا يحفظونه من ابليس و جنوده حتى يمسى :
((كسى كه سوره لقمان را در شب بخواند، خدا سى فرشته را مامور حفظ او تا به صبح در برابر شيطان و لشكر شيطان مى كند، و اگر در روز بخواند اين سى فرشته او را تا به غروب از ابليس و لشكرش محافظت مى نمايند.
بارها گفته ايم و باز هم مى گوئيم كه اينهمه فضيلت و ثواب و افتخار براى خواندن يك سوره قرآن به خاطر آنست كه تلاوت مقدمه اى است براى انديشه و فكر و آن نيز مقدمه اى است براى عمل و تنها با لقلقه لسان نبايد اينهمه فضيلت را انتظار داشت)

تفسير نمونه جلد 17 صفحه 7

انجمن ایه های انتظار

امین جوانمرد بازدید : 1431 شنبه 25 مرداد 1393 نظرات (0)

لقمان، سی و یکمین سوره قران است که مکی و ۳۴ آیه دارد.
در فضیلت این سوره از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و سلم روایت شده: هر که این سوره را قرائت کند در روز قیامت لقمان رفیق و همراه او خواهد بود و ده برابر تعداد کسانی که امر به معروف و نهی از منکر کرده اند به او حسنه داده می شود(۱)
امام باقر علیه السلام فرموده اند: هر کس که هر شب سوره لقمان را قرائت نماید خداوند سی فرشته را مأمور حفظ و نگهداری او از ابلیس و سپاهیان او می کند و اگر صبحگاه نیز این سوره را قرائت کند، تا شب در امان و حفظ الهی خواهد بود(۲)

آثار و برکات سوره
۱) درمان بیماری های داخلی
از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: اگر سوره لقمان را بنویسند و پس از شستن نوشته، از اب ان بنوشد هر گونه بیماری درونی داشته باشند، از بین خواهد رفت و هر مرد و زنی که خونریزی در یکی از اندام خود دارد اگر نوشته سوره لقمان را بر آن موضع قرار دهند خونریزی قطع می شود(۳)
از امام صادق علیه السلام نیز روایت شده: اگر سوره لقمان را بنویسند و سپس شسته و از آب آن به مرد و زنی که در درون درد و ناراحتی دارد بنوشانند. عافیت می یابد و از تب ها و هر گونه آزار دهنده و بیماری از او برطرف می شود(۴)
۲) عزل کردن حاکم ستمگر
هر کس این سوره را در منزل حاکمی بگذارد در همان سال معزول می شود و هر که آن را بنویسد و با خود دارد از درد شقیقه و تب ایمن شود(۵)
ــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
(۱) مجمع البیان،ج۸، ص۷۴
(۲) ثواب الاعمال، ص۱۱۰
(۳) تفسیرالبرهان، ج۴، ص۳۵۹
(۴) همان
(۵)درمان با قرآن، ص۷۲
منابع: منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی محسن آشتیانی، سید محسن موسوی؛ و درمان با قرآن،محمدرضا کریمی»

امین جوانمرد بازدید : 2358 چهارشنبه 25 تیر 1393 نظرات (0)

- ترویج خانواده های بی سامان و لجام گسیخته در مقابل ساختار سنتی خانواده

- ترویج و عادی جلوه دادن خیانت زن به همسرر و البته شوهر به زن

- بی اهمیت جلوه دادن احترام به والدین

- عادی جلوه دادن رابطه جنسی دختر و پسر قبل از ازدواج تا حد باردار شدن دختر خانواده

- هویت زدایی از مفهوم خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی مستقل و مؤثر

- عادی جلوه دادن سقط جنین برای دختران قبل از ازدواج به عنوان راه حلی طبیعی برای رفع دلهره های احتمالی در روابط جنسی دختر و پسر

- تعصب زدایی از کانون خانواده و ترویج بی تفاوتی نسبت به حریم خانواده

- ترویج مفهوم زندگی با دیگران به جای ازدواج ( جالب است بدانیم این مفهوم سالهاست در برخی تولیدات روتین تلویزیونی خودمان هم تبلیغ می شود).

- ترویج فمینیسم و کم رنگ کردن نقش مرد در جامعه در حد کسی که تنها جهت رفع نیازهای جنسی زن خلق شده است!

- مخدوش نمودن رابطه فرزندان پسر و دختر در خانواده

- افزایش تأثیر پذیری جنسی و خشونت در جوانان و نوجوانان بخصوص از طریق پخش موزیک ویدئوهای خاص

- پی ریزی و ایجاد آمادگی ذهنی تفکر شیطان پرستی در نوجوانان و جوانان


منبع: http://sabzi2014.blogfa.com

 

 

امین جوانمرد بازدید : 6284 دوشنبه 09 تیر 1393 نظرات (1)

فلسفه و حکمت روزه

روزه از نظر بهداشت جسم و سلامت‏ بدن و ابعاد دیگر داراى فواید فراوانى است، روزه در سلامت معده و پاکسازى آن از انواع غذاها که موجب انواع بیمارى‏هاست اثرات فوق العاده‏اى دارد.

مرکز بیماریها معده است

پیامبر خدا فرمود: «المعدة بیت کل داء، و الحمئة راس کل دواء» (1)

معده مرکز و خانه هر دردى است، و پرهیز و اجتناب (از غذاهاى نامناسب و زیاد خورى) اساس و راس هرداروى شفابخش است.

پیامبر(ص) سه باب از علوم بروى ما گشود

پیامبر عظیم الشان اسلام در یک بیانیه کوتاه، اثرات و فوائد سه چیز را به این شرح بیان می ‏فرماید: «اغزوا تغنموا، و صوموا تصحوا، و سافروا تستغنوا» اول، جنگ و جهاد کنید تا مستغنى شوید، که غنائم جنگى باعث استغنا می ‏باشد، دوم، روزه بگیرید تا صحت و سلامتى خویش را تضمین کنید، سوم، سفر کنید تا مالدار شوید، زیرا مسافرت و حمل کالاى تجارتى از شهرى به شهر دیگر یا از کشورى به کشور دیگر باعث رفع نیازمندی ‏هاى جامعه و عمران کشورها می ‏گردد، در این سه جمله پیامبر(صلى الله علیه و آله) سه باب از درهاى علم: جهاد (که خود باعث تمکن و امکانات مالى مى‏شود)، بهداشت جسم و اقتصاد جامعه را بر روى ما می ‏گشاید.

امام على(ع) در فلسفه روزه چه می ‏فرماید؟

ما اگر پویاى فلسفه روزه و حکمت تشریع آن باشیم و از خواص و فوائد آن بخواهیم اطلاعات بیشترى پیدا کنیم و به اشکال تراشیهاى منتقدین پاسخ اقناع کننده بدهیم به سخنان حکیمانه و درربار حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه گوش فرا می ‏دهیم...

متن کامل در ادامه مطلب

امین جوانمرد بازدید : 5059 دوشنبه 09 تیر 1393 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم

سوره بقره، آیات 185-183

یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب على الذین من قبلکم لعلکم تتقون.(183) ایاما معدودات فمن کان منکم مریضا او على سفر فعدة من ایام اخر و على الذین یطیقونه فدیة طعام مسکین فمن تطوع خیرا فهو خیر له و ان تصوموا خیر لکم ان کنتم تعلمون.(184) شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن هدى للناس و بینات من الهدى و الفرقان فمن شهد منکم الشهر فلیصمه و من کان مریضا او على سفر فعدة من ایام اخر یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر و لتکملوا العدة و لتکبروا الله على ما هدیکم و لعلکم تشکرون.(185)

ترجمه آیات

اى کسانى که ایمان آورده‏ اید روزه بر شما واجب شده همانطور که بر اقوام قبل از شما واجب شده بود شاید با تقوا شوید(183).

و این روزهائى چند است پس هر کس از شما مریض و یا مسافر باشد باید ایامى دیگر بجاى آن بگیرید و اما کسانى که به هیچ وجه نمی توانند روزه بگیرند عوض روزه براى هر روز یک مسکین طعام دهند و اگر کسى عمل خیرى را داوطلبانه انجام دهد برایش بهتر است و اینکه روزه بگیرید برایتان خیر است اگر بناى عمل کردن دارید(184).

و آن ایام کوتاه ماه رمضان است که قرآن در آن نازل شده تا هدایت مردم و بیاناتى از هدایت و جدا سازنده حق از باطل باشد پس هر کس این ماه را درک کرد باید روزه‏ اش بگیرد و هر کس مریض و یا مسافر باشد بجاى آن چند روزى از ماههاى دیگر بگیرد خدا براى شما آسانى و سهولت را خواسته و دشوارى نخواسته و منظور اینست که عده سى روزه ماه را تکمیل کرده باشید و خدا را در برابر اینکه هدایتتان کرد تکبیر گفته و شاید شکرگزارى کرده باشید(185).

بیان آیات

ویژگی هاى بیانى آیات تشریع روزه

سیاق این سه آیه دلالت دارد بر اینکه: اولا هر سه با هم نازل شده ‏اند، براى اینکه ظرف (ایام)در ابتداى آیه دوم متعلق به کلمه(صیام)در آیه اول است و جمله(شهر رمضان)در آیه سوم یا خبر است‏براى مبتدائى حذف شده که عبارت است از ضمیرى که به کلمه(ایاما)بر می ‏گردد، و تقدیر جمله(هى شهر رمضان)است و یا مبتدائى است‏براى خبرى که حذف شده و تقدیرش"شهر رمضان هو الذى کتب علیکم صیامه"است و یا بدل از کلمه صیام در جمله (کتب علیکم الصیام)در آیه اول است، و به هر تقدیر جمله(شهر رمضان)بیان و توضیحى است‏براى روشن کردن جمله(ایاما معدودات)ایام معدوده‏ اى که روزه در آنها واجب شده.

پس به دلیلى که ذکر شد آیات سه‏ گانه مورد بحث ‏به هم متصل، و نظیر کلام واحدى است که یک غرض را در بردارد، و آن غرض عبارت است از بیان وجوب روزه ماه رمضان.

متن کامل در ادامه مطلب

امین جوانمرد بازدید : 2576 دوشنبه 09 تیر 1393 نظرات (0)

فضیلت اعمال مستحبى ماه رمضان

- دعا و استغفار

الحدیث:

قال على بن ابیطالب(ع):

»علیکم فى شهر رمضان بکثرة استغفار و الدعاء فاما الدعا فیدفع عنکم به البلاء و اما الاستغفار فتمحى به ذنوبکم. (1)

ترجمه: بر شما باد در ماه رمضان به استغفار و دعاى زیاد. اما دعاهاى شما دافع بلا از شماست. و اما استغفار شما از بین برنده گناهان است.

توضیح:

از وظایف روزه داران در این ماه، دعا و درخواست‏ حوایج از حضرت حق است که بنده احساس نیاز به پیشگاه بى نیاز کرده، و دستهاى احتیاج خویش را به درگاه او دراز می ‏کند.

- روزهاى ماه رمضان

الحدیث:

قال رسول الله (صلى الله علیه و آله):

ایها الناس انه قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکة و الرحمة و المغفرة، شهر هو عند الله افضل الشهور، و ایامه افضل الایام و لیالى افضل اللیالى و ساعاته افضل الساعات. (2)

ترجمه:

اى مردم ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به شما رو کرده است، ماهى است که پیش خدا بهترین ماه است و روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعات.

متن کامل در ادامه مطلب

امین جوانمرد بازدید : 1238 چهارشنبه 04 تیر 1393 نظرات (0)

به گزارش  ساجده به نقل از سرویس علمی جام نیوز، کارشناسان معتقدند خواندن نماز تنها غذای روح انسان نیست بلکه جسم انسان‌ها را نیز تقویت می‌کند و آنها را در مبارزه با مشکلات روزمره یاری می‌دهد. روشن است که نماز فلسفه خاص خود را دارد که معراج مومن و مایه قرب به حق است و آن را باید فقط برای خداوند تعالی خواند و نه به انگیزه فواید و آثاری از این دست، ولی آگاهی از این دست نظرات علمی نیز می‌تواند برای برخی از افراد مفید باشد. به عنوان مثال در تحقیقات علمی و نظریات برخی کارشناسان علم طب و روانشناسی گفته شده؛ ثابت ماندن چشم باعث بهبود ضعف و نواقصی مانند نزدیک بینی می‌شود و به لحاظ روانی این حالت باعث افزایش مقاومت عصبی فرد شده و بی‌خوابی و افکار نا آرام را از انسان دور می‌کند.

 

ایستادن در حالت نماز باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات ارادی است را تقویت می‌کند و این عمل باعث می‌شود فرد با صرف کمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات بعدی بپردازد. نماز قسمت فوقانی بدن را پرورش داده و ستون مهره‌ها را تقویت کرده و آن را در حالت مستقیم نگاه می‌دارد. تقویت احشاء و ماهیچه‌های شکم، حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبوست مزمن، سوء هاضمه و بی اشتهایی از دیگر خواص نماز خواندن و رکوع در نماز است.

 

مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیز باعث تقویت عضلات صورت و گردن، ساق پا و ران‌ها می‌شود و به این ترتیب به جریان خون در قسمت‌های مختلف بدن سرعت می‌بخشد. سجده نیز ستون مهره‌های بدن را تقویت کرده و دردهای سیاتیک را آرام می‌کند. سجده همچنین باعث افزایش جریان خون در سر شده که این امر با تغذیه این غدد باعث حفظ شادابی، زیبایی و طراوت پوست می‌شود. سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد شده و عصبانیت را تسکین می‌دهد. استحکام بخشیدن و تقویت عضلات پاها و ران‌ها، کمک به نفخ معده و روده، بهبود فتق، از خواص نشستن بعد نماز است".

 

اما در ابعاد روحی و معنوی نیز درباره این فریضه مهم و زیبای عبادی به ویژه سجده زیاد سخن گفته شده و بر طولانی نمودن و محافظت از آن تاکید شده است. امام صادق(ع) درباره این‌که چرا دعا کردن در سجده توصیه شده است؟ در پاسخ به سعید بن یسار که پرسید: در حال رکوع دعا کنم یا سجود، فرمودند: " آری، در حال سجود دعا کن؛ زیرا نزدیک‌ترین حالت بنده به خداوند حالت سجده است. (در آن حال) برای دنیا و آخرتت به درگاه خداوند عز و جل دعا کن". پیامبر خدا(ص)نیز درباره اثرات سجده طولانی، فرمودند: " اگر می‏‌خواهی خداوند تو را با من محشور فرماید در پیشگاه خدای واحد قهّار سجده طولانی کن".

 

همچنین امام صادق(ع) در این زمینه فرمودند: "گروهی خدمت رسول خدا(ص) آمدند و عرض کردند: ای رسول خدا، در برابر پروردگارت بهشت را برای ما ضمانت کن. رسول خدا(ص)فرمود: به شرط آن که شما نیز با سجده‏‌های طولانی مرا یاری دهید". در روایتی از امام صادق(ع) نیز اثرات سجده کردن بر تربت امام حسین(ع) سوال شد که فرمودند: "سجده کردن بر تربت حسین علیه‏‌السلام حجاب‌های هفتگانه را می‏‌شکافد".امام علی(ع) در حدیثی می‌فرمایند: " اگر نمازگزار می‏‌دانست که چه هاله‏‌ای از جلالتِ خدا او را فرا می‏‌گیرد، دوست نداشت که سر از سجده‏‌اش بر دارد".

 

 نتیجه به دست آمده که سجده در نماز بسیاری از بیماری ها مثل سردرد، گرفتگی های عضلانی، تورم گردن، خستگی، کم هوشی(آلزایمر) و بسیاری از بیماریهای جسمی و روحی را از بین می برد. واضح است که موجهای الکتریکی برای جسم انسان ضروری است، تا جایی که بدن انسان قادر است لامپی را با قدرت معینی روشن کند. بدین خاطر است که وقتی قلب انسان از حرکت می ایستد با چند شوک الکتریکی با اذن و اراده خداوند قلب دوباره به کار می افتد و زندگی مجدد شروع می شود. اما هرگاه این بارهای الکتریکی در بدن زیاد شود برای بدن انسان مضر است. بر انسان لازم است که این بارهای الکتریکی را ازبدنش خارج کند. انسان بارهای الکتریکی زائد را، به خصوص در عصری که بدن وی در محاصره امواج مختلف الکتریکی است، احساس می‎کند.


مثالهایی برای درک بارهای الکتریکی در بدن:
1- هنگام باز کردن درب ماشین یا خانه احساس برق گرفتگی می‎کنیم.
2- هنگام لباس پوشیدن بعضی وقتها احساس جرقه های الکتریکی می‎کنیم.
3- هنگام شانه کردن سروصدای جرقه های الکتریکی را احساس می‎کنیم.
4- هنگام برخورد ناگهانی با چیزی انسان احساس برق گرفتگی می‎کند.
5- هنگام سلام کردن با دستان گاهی انسان همین احساس را می‎کند والی آخر.


بهترین راه خالی کردن بدن از این بارهای الکتریکی خارج کردن آن بدور از داروها و آرامش بخشها عوارض جانبی آنهاست. سجده بارهای الکتریکی را از بدن خارج می‎کند. در این مطالعات به این نتیجه رسیده اند که انسان در حالت سجده با تماس با زمین تمام بار الکتریکی زائد بدنش خارج می شود چون در سجده هفت عضو انسان با زمین در تماس است.

اطلاعات مطلب منبع: http://sajedeh.com/new.aspx?id=5519
امین جوانمرد بازدید : 1685 چهارشنبه 04 تیر 1393 نظرات (1)

دیدار آن حقیقت بی نظیر را دوچندان می‌کند... به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، در قرآن کریم، درباره مسایل آینده و حوادث آخرالزّمان و استیلای خوبی و خوبان بر جهان و حکومت یافتن صالحان ـ گاه به اشاره و گاه به تصریح ـ سخن گفته شده است. این گونه آیات را مفسران اسلامی با مستندات و مدارک درباره حضرت مهدی(عج) و ظهور آخرالزّمان دانسته اند. از جمله آیات مربوط به حضرت مهدی(عج) است:

1. وارثان خدا بر روی زمین

قال موسَی لِقومِهِ استَعینُوا با... و اصبِروا إنّ الأرض لِلّه یُورِثُهَا مَن یَشَآءُ مِنْ عِبادِهِ والعَاقبه لِلمُتّقین؛ موسی به قوم خود گفت: «از خدا یاری جویید و پایداری ورزید، که زمین از آنِ خداست؛ آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد می‌دهد؛ و فرجام [نیک] برای پرهیزکاران است».

امام باقر فرمود: ما در کتاب [حضرت] علی یافتیم که: زمین متعلق به خداست و به هر کس از بندگان خویش بخواهد وا می‌گذارد و سرانجام نیک از آنِ پرهیزکاران است. من و خاندانم کسانی هستیم که خدا زمین را به ما واگذار کرده و ما هستیم پرهیزکاران و همه زمین از آنِ ماست...

2- حکومت صالحان در زمین

ولَقَد کَتَبنَا فِی الزّبُورِ مِن بَعدِ الذّکرِ أنّ الأرضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالحُون؛ و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

علی بن ابراهیم در تفسیرش از قول امام صادق(ع) در تفسیر این آیه «بندگان شایسته ام وارث زمین خواهند شد» آورده است که امام فرمود: مراد از بندگان شایسته حضرت قائم و یاران او هستند. و در روایت دیگری از قول امام باقر(ع) آمده است: مراد از بندگان صالح اصحاب حضرت مهدی(عج) هستند که در آخر الزمان می‌آیند.

متن کامل در ادامه مطلب

تعداد صفحات : 11

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • ساعت
    ساعت فلش مذهبی
    آمار سایت
  • کل مطالب : 901
  • کل نظرات : 413
  • افراد آنلاین : 12
  • تعداد اعضا : 3308
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 213
  • بازدید امروز : 28
  • باردید دیروز : 512
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 2,850
  • بازدید ماه : 2,850
  • بازدید سال : 100,695
  • بازدید کلی : 5,534,291
  • آمار به روایت وبگذر