loading...
پایگاه قرآنی-فرهنگی دارالقرآن
امین جوانمرد بازدید : 1618 چهارشنبه 11 شهریور 1394 نظرات (0)

کسانی که حیا ندارند، عقل و دین هم ندارند. «لا دین لمن لا حیاء له»؛ کسی که حیا ندارد شرم ندارد.

 


گویا روایت لا دین لمن لا حیاء له را جدی نگرفته ایم ... چه شده این حرف ها دیگر خواهانی ندارد که هیچ ، بابی شده است برای مسخره کردن دیگران ...
اخیراً درباره کسی که فحاشی می ‌کند می ‌گویند ادبیاتش خوب نیست.

فحاشی می ‌کند ولی جامعه با این ضد هنجار برخورد مسالمت ‌آمیز دارد یا بهتر بگوییم آن را توجیه می‌کند که چیز مهمی نیست، فقط ادبیاتش خوب نیست. یا وقتی به کسی تذکر می ‌دهی که غیبت نکن، خیلی راحت از کنار آن با این توجیه که مشغول درد و دل کردن هستم، می ‌گذرد.
غیبت ‌ها، بد حجابی ‌ها، بی‌ غیرتی‌ ها و بسیاری از نا بهنجاری‌ ها این ‌قدر در جامعه دیده شده است و چشم به آن عادت کرده و توجیه شده است که دیگر حتی تیتر ناهنجار بودن آن را نیز پاک کرده ‌ایم و آن را بد عادتی یا حتی تأسف ‌بارتر به یک نوع مد تبدیل کرده‌ایم.

حال آنکه واضح و مبرهن است در همه‌ ی این موارد آنچه که وجود ندارد شرم و حیا از انجام این معاصی است. این ‌گونه رفتارها نه تنها از نظر شرع مورد قبول نیست، حتی عقل نیز آن را به عنوان یک رفتار نابهنجار رد می ‌کند.

ادامه مطلب را بخوانید

امین جوانمرد بازدید : 1468 جمعه 05 تیر 1394 نظرات (0)

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (*)أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (*) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأنْثَى بِالأنْثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ (بقره/183و ١٨٤و ١٨٥)
اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ؛ روزه بر شما واجب شده همانطور كه بر اقوام قبل از شما واجب شده بود شايد با تقوا شويد (183). و اين روزهائي چند است پس هر كس از شما مريض و يا مسافر باشد بايد ايامي ديگر بجاي آن بگيريد و اما كساني كه به هيچ وجه نمي‌توانند روزه بگيرند عوض روزه براي هر روز يك مسكين طعام دهند و اگر كسي عمل خيري را داوطلبانه انجام دهد برايش بهتر است و اينكه روزه بگيريد برايتان خير است اگر بناي عمل كردن داريد (184). و آن ايام كوتاه ماه رمضان است كه قرآن در آن نازل شده تا هدايت مردم و بياناتي از هدايت و جدا سازنده حق از باطل باشد پس هر كس اين ماه را درك كرد بايد روزه‌اش بگيرد و هر كس مريض و يا مسافر باشد بجاي آن چند روزي از ماههاي ديگر بگيرد خدا براي شما آساني و سهولت را خواسته و دشواري نخواسته و منظور اين‌ست كه عده سي روزه ماه را تكميل كرده باشيد و خدا را در برابر اينكه هدايت‌تان كرد تكبير گفته و شايد شكرگزاري كرده باشيد (185).

بيان آيات : ويژگي‌هاي بياني آيات تشريع روزه

سياق اين سه آيه دلالت دارد بر اينكه: اولا هر سه با هم نازل شده‌اند، براي اينكه ظرف (ايام) در ابتداي آيه دوم متعلق به كلمه (صيام) در آيه اول است و جمله (شهر رمضان) در آيه سوم يا خبر است‌براي مبتدائي حذف شده كه عبارت است از ضميري كه به كلمه (اياما) بر مي‌گردد، و تقدير جمله (هي شهر رمضان) است و يا مبتدائي است‌براي خبري كه حذف شده و تقديرش"شهر رمضان هو الذي كتب عليكم صيامه"است و يا بدل از كلمه صيام در جمله (كتب عليكم الصيام) در آيه اول است، و به هر تقدير جمله (شهر رمضان) بيان و توضيحي است‌براي روشن كردن جمله (اياما معدودات) ايام معدوده‌اي كه روزه در آنها واجب شده.
پس به دليلي كه ذكر شد آيات سه‌گانه مورد بحث‌به هم متصل، و نظير كلام واحدي است كه يك غرض را دربردارد، و آن غرض عبارت است از بيان وجوب روزه ماه رمضان.

امین جوانمرد بازدید : 1306 جمعه 07 فروردین 1394 نظرات (1)



حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی رئیس ستاد اقامه نماز در ذیل آیه 14 سوره عنکبوت درباره طول عمر امام زمان(عج) می‌نویسد:

«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسینَ عاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُونَ»­

و به راستى نوح را به سوى قومش فرستادیم، پس در میان آنان هزار سال، به استثناى پنجاه سال، درنگ کرد-ولى جز اندکى از مردم به سخن او گوش ندادند- پس طوفان (قهر خداوند) آنان را در حالى ­که ستمگر بودند، فرا گرفت.

نکته‌ها:

1. قرآن، با بیان عمر طولانى انسان­‌های گذشته، آن را امری ممکن و شدنی خوانده است.«أَلْفَ سَنَةٍ»

2. تنها پیامبرى که مدت رسالتش در قرآن بیان شده، حضرت نوح(ع) است، البته 950 سال، مدت رسالت آن حضرت تا زمان طوفان است، اما مدت پیامبری ایشان پس از طوفان و سال­‌های عمرش بیان نشده است.

3. عمر طولانى دادن به بشر، برای خداوند محال نیست؛ همان­گونه که او حضرت مهدى(عج) را قرن‌ها زنده نگه داشته تا حکومت عدل جهانى را بر پا کند، گر چه جسم تمام مردم پس از کهولت سن فرسوده می‌­شود، ولى آن حضرت به گفته بزرگان دین، همچنان در چهره انسان چهل­‌ ساله ثابت است و این جاى تعجب نیست.

در صورت همه‏ ما، موى ابرو و مژه ده‌‏ها سال ثابت است، در صورتى که موى سر و صورت همواره در حال تغییر و تحول است، با آنکه آب و غذا و هوا و محل هر دو مو، یکى است. آرى! خداوند می‌‏تواند انسانى را ثابت و دیگران را متغیر قرار دهد.

4. گاهی پرسیده می‌شود که چگونه عمر بیش از هزار سال حضرت مهدى(عج) را باور کنیم؟

پاسخ آن است که در آیه‏ 259 سوره‏ بقره مى‏‌خوانیم: شخصى ـ که به گفته‏ روایات و تفاسیر، عُزیر نام داشت ـ از کنار یک آبادى عبور می­‌کرد که دیوارهاى آن بر روى سقف‏هایش فرو ریخته بود و مشخص بود که مدتی طولانى از مرگ ساکنین آن­جا و زمان تخریبش می‌‌گذرد، با خود گفت: «خداوند چگونه ساکنین اینجا را پس از مرگشان زنده مى‌‏کند؟».

خداوند در همان لحظه جان او را گرفت و پس از صد سال زنده کرد و به او گفت: «چقدر درنگ کردى؟»، گفت: «یک روز یا بخشى از یک روز!»، خداوند فرمود: «نه؛ بلکه صد سال است که در اینجا مانده‏اى، به غذا و نوشیدنى خود که همراه داشتى، نگاه کن که با گذشت سال­ها تغییر نکرده است، به الاغ خود نگاه کن که هیچ اثرى از آن باقى نمانده است، ما زنده شدن تو را نشانه و حجتى براى مردم قرار مى‏‌دهیم، اکنون به استخوان‏هاى الاغ مرده خود بنگر و ببین که چگونه آن­ها را به هم پیوند مى‏‌دهیم و بر آن­‌ها گوشت مى‏‌پوشانیم و زندگى دوباره به آن مى‌­بخشیم‏».

بنابراین آیه، غذا و نوشیدنى به مدت صد سال تغییر نکرد، در حالى ­که به طور طبیعى می­‌بایست پس از چند روز فاسد مى‏شد، صد سال برابر 5200 هفته است و خداوند غذایى که فقط یک هفته سالم می­‌ماند را 5200 برابر عمر طبیعى‏‌اش سالم نگاه داشت، اکنون به سراغ عمر امام زمان(عج) مى‌‏رویم که هنوز حتى به حد 20 برابر عمر طبیعى نرسیده است، بنابراین نه دلیل عقلى بر محدود کردن عمر انسان داریم و نه عمر طولانى، چیز محالى است.

از طرفى تعجب ما از طولانى بودن عمر به خاطر مقایسه آن با خودمان و قدرت محدود خودمان است، در حالی ­که نمونه‏‌هاى دیگرى از طول عمر نیز در تاریخ و طبیعت وجود دارد؛ از جمله: مدت رسالت حضرت نوح(ع) 950 سال، اصحاب کهف و خواب چند صدساله آن­ها، عمر چندین هزارساله نوعى ماهى و برخى از درختان و... . آرى! خداوندى که به استخوان، قدرت شنیدن و به پیه چشم، قدرت دیدن مى‌‏دهد، مى‏‌تواند عمر انسان را نیز طولانى کند.

متأسفانه برخی در پذیرفتن مسائل منطقی دین، دیرباور هستند، اگر یک روزنامه‏ خارجى گفته باشد که یک ماهى در اقیانوس اطلس پیدا شده است که سه میلیون سال عمر دارد، فوراً باور می‌کنند، اما اگر 150 حدیث داشته باشیم که امام زمان(عج) زنده است و هزار و سیصد سال عمر دارد، مى‏‌گوید: از نظر علمى نمى‌‏شود!

منبع: خبرگزاری فارس

امین جوانمرد بازدید : 1477 جمعه 23 آبان 1393 نظرات (0)

مقدّمه

خداوند متعال دارای تقدس اصیل و ذاتی است و برخی از اشخاص و اشیاء به میزان انتساب خاص به خداوند متعال و تجلی خداوند در آنها و تجلی خدایی آنها از قداست نسبی برخوردارند. از میان مردان، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و از میان زنان، فاطمه زهرا علیهاالسلام دارای بالاترین تقدس بعد از خداوند متعال می باشند. رفتار و گفتار رمزآلود پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نسبت به فاطمه زهرا علیهاالسلام و آیات قرآنی که به کنایه از آن حضرت یاد کرده و یا در شأن ایشان نازل شده و کلمات معصومین علیهم السلام به روشنی تقدس بانوی اسلام را بیان می کند. مقایسه میان حضرت زهرا علیهاالسلام و حضرت مریم(س) نیز روشن می نماید که اگر حضرت مریم(س) به خاطر صفاتی که در قرآن آمده مقدس بود، فاطمه زهرا علیهاالسلام به طریق اولی مقدس تر است. قرآن نزدیک به بیست ویژگی برای حضرت مریم بیان کرده و روایات اسلامی آنها را به نزدیک چهل ویژگی رسانده است. در قرآن، روایات و تاریخ اسلامی همین چهل ویژگی در رتبه بالاتر و شدت بیشتر برای فاطمه علیهاالسلام ثبت شده است.

در مقاله حاضر، چهل ویژگی در حضرت مریم(س) طبق آیات و روایات اسلامی برشمرده شده و با بیان آیات و روایات و اقوال تاریخی نشان داده شده که آن ویژگیها در حضرت فاطمه علیهاالسلام نیز وجود داشته است.

بدون تردید هر گام در شناخت فاطمه زهرا علیهاالسلام گام ما را در تبعیت و الگوپذیری از آن بانوی مقدس استوارتر می سازد و خدمتی به اسلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام می باشد که مزد آن تسهیل و تسریع در عبور از پل صراط است. متأسفانه صاحبان حقدها و کینه ها در صدر اسلام با انگیزه خنثی سازی مبارزات فاطمه زهرا علیهاالسلام در دفاع از رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامت حضرت علی علیه السلام به قداست پوشی فاطمه زهرا علیهاالسلام دست زدند. آنان نه تنها قداست فاطمه علیهاالسلام را منتشر نکردند، بلکه کتمان هم کردند. آن کینه ها در بستر جهل و تعصب در عالم اسلام جاری شد و تقدس پوشی استمرار پیدا کرد و تا آنجا پیش رفت که عقاید بدعت آمیزی مانند شرک بودن زیارت قبور و احترام مؤمن بعد از مرگ وارد اسلام شد و بسیاری از آثار مقدس اسلامی در سرزمین اسلام از میان رفت.

مخاطب اصلی مقاله حاضر، نخست آن دسته از مسلمانان است که هنوز تقدس فاطمه زهرا علیهاالسلام را درک نکرده اند و ثانیا کسانی که پس از درک قداست آن بانو، مطامع سیاسی، جناحی یا هوس روشنفکرنمایی آنان باعث شده که قداست آن بانو را فراموش کنند یا قداست حضرت زهرا علیهاالسلام را به پشت پرده تعدد قرائات دین برانند. ثالثا مقاله به کسانی نظر دارد که تشنه آگاهی از جایگاه زن در آیین اسلام می باشند.

http://up.darolquran.ir/up/qurani/file/edame.png

امین جوانمرد بازدید : 1417 جمعه 23 آبان 1393 نظرات (0)

بخش اول: ضرورت و جایگاه عاشورا پژوهی

مقدمه

قیام امام حسین(ع) و مسئله عاشورا همواره به عنوان یکی از مهمترین برگ های تاریخ قلمداد شده است و از همین رو یکی از مهم ترین وقایع تاریخی – چه درجزئیات واقعه و چه در تحلیل آن – بدون تردید قیام حضرت سیدالشهدا(ع) و ابعاد شخصیتی و آثار حرکتی آن بوده است.اما تلاش در جهت تحلیل قیام عظیم عاشورا برای پیروان مکتب اهل بیت(ع) همواره جایگاه خاصی داشته است و به اعتراف بسیاری ازجامعه شناسان یکی از ارکان اصلی پا برجایی مکتب اهل بیت(ع)تاثیرات پیدا و پنهان عاشوراست. با تمام این اوصاف و درطول صدها سال تلاش روشن اندیشان مکتب اهل بیت(ع) برای واکاوی هرچه بیشتر حوزه تحقیقی متقن و پویا در شناخت ابعاد عاشورا،هنوز سطوح رویی و لایه های باطنی آن در پژوهش های ما شناسایی و طبقه بندی نشده اند تا بتوان یک جریان عظیم علمی و سپس اجتماعی را در ذیل عاشورا شناخت و از آن در خدمت دین بهره برد.

 

از اصلی ترین عوامل پویایی بیشتر فقه اصغر (علم به احکام شرعی) در مقابل فقه اکبر به اصول اعتقادی شاید همین تلاش برای هر چه قاعده مندترشدن جریان علمی پویندگان آن باشد. اگر چه علم و بینش در حوزه هایی از اعتقادات مثل شناخت خدا وصفات او در حوزه های کلامی و فلسفی تلاش هایی صورت پذیرفته است، اما هر چه به لایه های دیگراعتقادی نزدیک می شویم، کمتربه آن ژرف اندیشی ها برمی خوریم. در حالی که مثلا مقام ولایت و اثرات آن و همین طور صاحبان این مقام که همانا چهارده معصوم(ع) هستند، دارای جایگاهی بسیار پر اهمیت تر و تاثیرگذارتر در شناخت حقایق دین هستند و این کم کاری در بازشناخت عالمانه و برپایی حوزه های فقیهانه در منظومه اعتقادی می تواند تاثیرات نامطلوبی در طی کردن گردنه های صعب العبوراینده بگذارد.

http://up.darolquran.ir/up/qurani/file/edame.png

 

امین جوانمرد بازدید : 2358 چهارشنبه 25 تیر 1393 نظرات (0)

- ترویج خانواده های بی سامان و لجام گسیخته در مقابل ساختار سنتی خانواده

- ترویج و عادی جلوه دادن خیانت زن به همسرر و البته شوهر به زن

- بی اهمیت جلوه دادن احترام به والدین

- عادی جلوه دادن رابطه جنسی دختر و پسر قبل از ازدواج تا حد باردار شدن دختر خانواده

- هویت زدایی از مفهوم خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی مستقل و مؤثر

- عادی جلوه دادن سقط جنین برای دختران قبل از ازدواج به عنوان راه حلی طبیعی برای رفع دلهره های احتمالی در روابط جنسی دختر و پسر

- تعصب زدایی از کانون خانواده و ترویج بی تفاوتی نسبت به حریم خانواده

- ترویج مفهوم زندگی با دیگران به جای ازدواج ( جالب است بدانیم این مفهوم سالهاست در برخی تولیدات روتین تلویزیونی خودمان هم تبلیغ می شود).

- ترویج فمینیسم و کم رنگ کردن نقش مرد در جامعه در حد کسی که تنها جهت رفع نیازهای جنسی زن خلق شده است!

- مخدوش نمودن رابطه فرزندان پسر و دختر در خانواده

- افزایش تأثیر پذیری جنسی و خشونت در جوانان و نوجوانان بخصوص از طریق پخش موزیک ویدئوهای خاص

- پی ریزی و ایجاد آمادگی ذهنی تفکر شیطان پرستی در نوجوانان و جوانان


منبع: http://sabzi2014.blogfa.com

 

 

امین جوانمرد بازدید : 6284 دوشنبه 09 تیر 1393 نظرات (1)

فلسفه و حکمت روزه

روزه از نظر بهداشت جسم و سلامت‏ بدن و ابعاد دیگر داراى فواید فراوانى است، روزه در سلامت معده و پاکسازى آن از انواع غذاها که موجب انواع بیمارى‏هاست اثرات فوق العاده‏اى دارد.

مرکز بیماریها معده است

پیامبر خدا فرمود: «المعدة بیت کل داء، و الحمئة راس کل دواء» (1)

معده مرکز و خانه هر دردى است، و پرهیز و اجتناب (از غذاهاى نامناسب و زیاد خورى) اساس و راس هرداروى شفابخش است.

پیامبر(ص) سه باب از علوم بروى ما گشود

پیامبر عظیم الشان اسلام در یک بیانیه کوتاه، اثرات و فوائد سه چیز را به این شرح بیان می ‏فرماید: «اغزوا تغنموا، و صوموا تصحوا، و سافروا تستغنوا» اول، جنگ و جهاد کنید تا مستغنى شوید، که غنائم جنگى باعث استغنا می ‏باشد، دوم، روزه بگیرید تا صحت و سلامتى خویش را تضمین کنید، سوم، سفر کنید تا مالدار شوید، زیرا مسافرت و حمل کالاى تجارتى از شهرى به شهر دیگر یا از کشورى به کشور دیگر باعث رفع نیازمندی ‏هاى جامعه و عمران کشورها می ‏گردد، در این سه جمله پیامبر(صلى الله علیه و آله) سه باب از درهاى علم: جهاد (که خود باعث تمکن و امکانات مالى مى‏شود)، بهداشت جسم و اقتصاد جامعه را بر روى ما می ‏گشاید.

امام على(ع) در فلسفه روزه چه می ‏فرماید؟

ما اگر پویاى فلسفه روزه و حکمت تشریع آن باشیم و از خواص و فوائد آن بخواهیم اطلاعات بیشترى پیدا کنیم و به اشکال تراشیهاى منتقدین پاسخ اقناع کننده بدهیم به سخنان حکیمانه و درربار حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه گوش فرا می ‏دهیم...

متن کامل در ادامه مطلب

امین جوانمرد بازدید : 5059 دوشنبه 09 تیر 1393 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم

سوره بقره، آیات 185-183

یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب على الذین من قبلکم لعلکم تتقون.(183) ایاما معدودات فمن کان منکم مریضا او على سفر فعدة من ایام اخر و على الذین یطیقونه فدیة طعام مسکین فمن تطوع خیرا فهو خیر له و ان تصوموا خیر لکم ان کنتم تعلمون.(184) شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن هدى للناس و بینات من الهدى و الفرقان فمن شهد منکم الشهر فلیصمه و من کان مریضا او على سفر فعدة من ایام اخر یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر و لتکملوا العدة و لتکبروا الله على ما هدیکم و لعلکم تشکرون.(185)

ترجمه آیات

اى کسانى که ایمان آورده‏ اید روزه بر شما واجب شده همانطور که بر اقوام قبل از شما واجب شده بود شاید با تقوا شوید(183).

و این روزهائى چند است پس هر کس از شما مریض و یا مسافر باشد باید ایامى دیگر بجاى آن بگیرید و اما کسانى که به هیچ وجه نمی توانند روزه بگیرند عوض روزه براى هر روز یک مسکین طعام دهند و اگر کسى عمل خیرى را داوطلبانه انجام دهد برایش بهتر است و اینکه روزه بگیرید برایتان خیر است اگر بناى عمل کردن دارید(184).

و آن ایام کوتاه ماه رمضان است که قرآن در آن نازل شده تا هدایت مردم و بیاناتى از هدایت و جدا سازنده حق از باطل باشد پس هر کس این ماه را درک کرد باید روزه‏ اش بگیرد و هر کس مریض و یا مسافر باشد بجاى آن چند روزى از ماههاى دیگر بگیرد خدا براى شما آسانى و سهولت را خواسته و دشوارى نخواسته و منظور اینست که عده سى روزه ماه را تکمیل کرده باشید و خدا را در برابر اینکه هدایتتان کرد تکبیر گفته و شاید شکرگزارى کرده باشید(185).

بیان آیات

ویژگی هاى بیانى آیات تشریع روزه

سیاق این سه آیه دلالت دارد بر اینکه: اولا هر سه با هم نازل شده ‏اند، براى اینکه ظرف (ایام)در ابتداى آیه دوم متعلق به کلمه(صیام)در آیه اول است و جمله(شهر رمضان)در آیه سوم یا خبر است‏براى مبتدائى حذف شده که عبارت است از ضمیرى که به کلمه(ایاما)بر می ‏گردد، و تقدیر جمله(هى شهر رمضان)است و یا مبتدائى است‏براى خبرى که حذف شده و تقدیرش"شهر رمضان هو الذى کتب علیکم صیامه"است و یا بدل از کلمه صیام در جمله (کتب علیکم الصیام)در آیه اول است، و به هر تقدیر جمله(شهر رمضان)بیان و توضیحى است‏براى روشن کردن جمله(ایاما معدودات)ایام معدوده‏ اى که روزه در آنها واجب شده.

پس به دلیلى که ذکر شد آیات سه‏ گانه مورد بحث ‏به هم متصل، و نظیر کلام واحدى است که یک غرض را در بردارد، و آن غرض عبارت است از بیان وجوب روزه ماه رمضان.

متن کامل در ادامه مطلب

امین جوانمرد بازدید : 2576 دوشنبه 09 تیر 1393 نظرات (0)

فضیلت اعمال مستحبى ماه رمضان

- دعا و استغفار

الحدیث:

قال على بن ابیطالب(ع):

»علیکم فى شهر رمضان بکثرة استغفار و الدعاء فاما الدعا فیدفع عنکم به البلاء و اما الاستغفار فتمحى به ذنوبکم. (1)

ترجمه: بر شما باد در ماه رمضان به استغفار و دعاى زیاد. اما دعاهاى شما دافع بلا از شماست. و اما استغفار شما از بین برنده گناهان است.

توضیح:

از وظایف روزه داران در این ماه، دعا و درخواست‏ حوایج از حضرت حق است که بنده احساس نیاز به پیشگاه بى نیاز کرده، و دستهاى احتیاج خویش را به درگاه او دراز می ‏کند.

- روزهاى ماه رمضان

الحدیث:

قال رسول الله (صلى الله علیه و آله):

ایها الناس انه قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکة و الرحمة و المغفرة، شهر هو عند الله افضل الشهور، و ایامه افضل الایام و لیالى افضل اللیالى و ساعاته افضل الساعات. (2)

ترجمه:

اى مردم ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به شما رو کرده است، ماهى است که پیش خدا بهترین ماه است و روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعات.

متن کامل در ادامه مطلب

امین جوانمرد بازدید : 1238 چهارشنبه 04 تیر 1393 نظرات (0)

به گزارش  ساجده به نقل از سرویس علمی جام نیوز، کارشناسان معتقدند خواندن نماز تنها غذای روح انسان نیست بلکه جسم انسان‌ها را نیز تقویت می‌کند و آنها را در مبارزه با مشکلات روزمره یاری می‌دهد. روشن است که نماز فلسفه خاص خود را دارد که معراج مومن و مایه قرب به حق است و آن را باید فقط برای خداوند تعالی خواند و نه به انگیزه فواید و آثاری از این دست، ولی آگاهی از این دست نظرات علمی نیز می‌تواند برای برخی از افراد مفید باشد. به عنوان مثال در تحقیقات علمی و نظریات برخی کارشناسان علم طب و روانشناسی گفته شده؛ ثابت ماندن چشم باعث بهبود ضعف و نواقصی مانند نزدیک بینی می‌شود و به لحاظ روانی این حالت باعث افزایش مقاومت عصبی فرد شده و بی‌خوابی و افکار نا آرام را از انسان دور می‌کند.

 

ایستادن در حالت نماز باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات ارادی است را تقویت می‌کند و این عمل باعث می‌شود فرد با صرف کمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات بعدی بپردازد. نماز قسمت فوقانی بدن را پرورش داده و ستون مهره‌ها را تقویت کرده و آن را در حالت مستقیم نگاه می‌دارد. تقویت احشاء و ماهیچه‌های شکم، حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبوست مزمن، سوء هاضمه و بی اشتهایی از دیگر خواص نماز خواندن و رکوع در نماز است.

 

مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیز باعث تقویت عضلات صورت و گردن، ساق پا و ران‌ها می‌شود و به این ترتیب به جریان خون در قسمت‌های مختلف بدن سرعت می‌بخشد. سجده نیز ستون مهره‌های بدن را تقویت کرده و دردهای سیاتیک را آرام می‌کند. سجده همچنین باعث افزایش جریان خون در سر شده که این امر با تغذیه این غدد باعث حفظ شادابی، زیبایی و طراوت پوست می‌شود. سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد شده و عصبانیت را تسکین می‌دهد. استحکام بخشیدن و تقویت عضلات پاها و ران‌ها، کمک به نفخ معده و روده، بهبود فتق، از خواص نشستن بعد نماز است".

 

اما در ابعاد روحی و معنوی نیز درباره این فریضه مهم و زیبای عبادی به ویژه سجده زیاد سخن گفته شده و بر طولانی نمودن و محافظت از آن تاکید شده است. امام صادق(ع) درباره این‌که چرا دعا کردن در سجده توصیه شده است؟ در پاسخ به سعید بن یسار که پرسید: در حال رکوع دعا کنم یا سجود، فرمودند: " آری، در حال سجود دعا کن؛ زیرا نزدیک‌ترین حالت بنده به خداوند حالت سجده است. (در آن حال) برای دنیا و آخرتت به درگاه خداوند عز و جل دعا کن". پیامبر خدا(ص)نیز درباره اثرات سجده طولانی، فرمودند: " اگر می‏‌خواهی خداوند تو را با من محشور فرماید در پیشگاه خدای واحد قهّار سجده طولانی کن".

 

همچنین امام صادق(ع) در این زمینه فرمودند: "گروهی خدمت رسول خدا(ص) آمدند و عرض کردند: ای رسول خدا، در برابر پروردگارت بهشت را برای ما ضمانت کن. رسول خدا(ص)فرمود: به شرط آن که شما نیز با سجده‏‌های طولانی مرا یاری دهید". در روایتی از امام صادق(ع) نیز اثرات سجده کردن بر تربت امام حسین(ع) سوال شد که فرمودند: "سجده کردن بر تربت حسین علیه‏‌السلام حجاب‌های هفتگانه را می‏‌شکافد".امام علی(ع) در حدیثی می‌فرمایند: " اگر نمازگزار می‏‌دانست که چه هاله‏‌ای از جلالتِ خدا او را فرا می‏‌گیرد، دوست نداشت که سر از سجده‏‌اش بر دارد".

 

 نتیجه به دست آمده که سجده در نماز بسیاری از بیماری ها مثل سردرد، گرفتگی های عضلانی، تورم گردن، خستگی، کم هوشی(آلزایمر) و بسیاری از بیماریهای جسمی و روحی را از بین می برد. واضح است که موجهای الکتریکی برای جسم انسان ضروری است، تا جایی که بدن انسان قادر است لامپی را با قدرت معینی روشن کند. بدین خاطر است که وقتی قلب انسان از حرکت می ایستد با چند شوک الکتریکی با اذن و اراده خداوند قلب دوباره به کار می افتد و زندگی مجدد شروع می شود. اما هرگاه این بارهای الکتریکی در بدن زیاد شود برای بدن انسان مضر است. بر انسان لازم است که این بارهای الکتریکی را ازبدنش خارج کند. انسان بارهای الکتریکی زائد را، به خصوص در عصری که بدن وی در محاصره امواج مختلف الکتریکی است، احساس می‎کند.


مثالهایی برای درک بارهای الکتریکی در بدن:
1- هنگام باز کردن درب ماشین یا خانه احساس برق گرفتگی می‎کنیم.
2- هنگام لباس پوشیدن بعضی وقتها احساس جرقه های الکتریکی می‎کنیم.
3- هنگام شانه کردن سروصدای جرقه های الکتریکی را احساس می‎کنیم.
4- هنگام برخورد ناگهانی با چیزی انسان احساس برق گرفتگی می‎کند.
5- هنگام سلام کردن با دستان گاهی انسان همین احساس را می‎کند والی آخر.


بهترین راه خالی کردن بدن از این بارهای الکتریکی خارج کردن آن بدور از داروها و آرامش بخشها عوارض جانبی آنهاست. سجده بارهای الکتریکی را از بدن خارج می‎کند. در این مطالعات به این نتیجه رسیده اند که انسان در حالت سجده با تماس با زمین تمام بار الکتریکی زائد بدنش خارج می شود چون در سجده هفت عضو انسان با زمین در تماس است.

اطلاعات مطلب منبع: http://sajedeh.com/new.aspx?id=5519
هاشم اندیشه بازدید : 1675 یکشنبه 11 خرداد 1393 نظرات (1)

عنوان مقاله:
تجلی تولی در سیره وسبک زندگی امام حسین(ع) وزیارت عاشورا
محقق:
هاشم اندیشه
hashem.andisheh@gmail.com


چکیده:
واژه«تولّي» مصدر باب تفعّل و از ريشه «ولي» مشتق شده است.این کلمه حدود هشتاد بار،به همراه مشتقاتش در قرآن (عبدالباقی1374:ذیل کلمه «تولی» )وبیش ازچهار بار در زیارت عاشورا آمده است.تولی به معنای حب ودوستی اولیای الهی است وآن کششي است در درون انسان که وی را به سوی محبوب سوق می دهد. از جستجوی در آیات وبررسی روایات  می توان دریافت که تولی ،عامل جدایی مومنین از کفاروموجب رحمت خدااست ومحکمترين دستگيره ايمان؛ پايه اسلام؛ نشانه خير و نيکي؛ برترين وافضل ترین اعمال می باشد.
تولی در زيارت عاشورابه معنای رسیدن به امام حسین (ع)ورسیدن به خدای حسین (ع)است وبا دوستی امام حسین (ع)واهل بیت (ع) میتوان به مقربان الهی دست یافت.
این مقاله بحث « تجلی تولی در سیره وسبک زندگی امام حسین(ع) وزیارت عاشورا » را مورد بررسی قرار می دهددر ابتدای مقاله به تعریف کلمه« تولّي »در لغت واصطلاح می پردازیم سپس به تولّي از دید قرآن و روایات وآثار وموانع تولّي در قرآن اشاره می کنیم.در انتها از تجلی  « تولّي »در زیارت عاشورا وکسانی که بایدنسبت به آنها  تولّي داشته باشیم سخن به میان می آوریم.


متن کامل در ادامه مطلب

امین جوانمرد بازدید : 1375 پنجشنبه 08 خرداد 1393 نظرات (0)

 آنچه یك جامعه براى رسیدن به قلّه خوشبختى و عظمت به آن نیاز دارد در این چند جمله كوتاه آمده است، و اگر این آیه به عنوان یك قانون مورد عمل قرار گیرد، در اصلاح ساختارهاى فردى و گروهى و تنظیم درست روابط اجتماعى و پیدایش جامعه‏اى برتر نقشى تعیین كننده خواهد داشت.

طبق این آیه، خداوند مردم را به سه چیز فرمان مى‏دهد و از سه چیز باز مى‏دارد. آن سه چیز كه خدا به آن فرمان مى‏دهد، عدل و احسان و دادن حق خویشاوند است و سه امری که خداوند مردم را از آن‌ها بازمی‌دارد نیز عبارتند از دوری از فحشاء، منکر و بغی.

با رعایت این اصول شش‌گانه رشد و تعالی جوامع بشری امکان‌پذیر خواهد شد و در نتیجه حرکت به سوی کمالات بالای انسانی آسان‌تر می‌گردد.

 


در قرآن کریم آیات فراوانی وجود دارد که در آن‌ها به مۆمنین دستوراتی در جهت اصلاح جامعه داده شده باشد. اما در این میان آیه 90 سوره نحل را می‌توان جامع‌ترین آیه در این زمینه دانست که به بیان مجموعه‌ای از قوانین و احکام و دستورات در زندگی اجتماعی می‌پردازد:

"إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إیتاءِ ذِی الْقُرْبى‏ وَ یَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْیِ یَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ"؛ "در حقیقت، خدا به دادگرى و نیكوكارى و بخشش به خویشاوندان فرمان مى‏دهد و از كار زشت و ناپسند و ستم باز مى‏دارد. به شما اندرز مى‏دهد، باشد كه پند گیرید".

در این بخش به بررسی این آیه و بیان برخی از مهم‌ترین مسائل آن پرداخته می‌شود.

بیان شش اصل مهم اجتماعی

در این آیه به شش اصل مهم كه سه اصل، جنبه مثبت و مأمور به، و سه اصل جنبه منفى و منهى عنه دارد، دیده مى‏شود.

 

اصول مأمور به

در آغاز مى‏گوید: "إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبى‏"

عدل همان قانونى است كه تمام نظام هستى بر محور آن مى‏گردد، آسمان‌ها و زمین و همه موجودات با عدالت بر پا هستند و جامعه انسانى كه گوشه كوچكى از این عالم پهناور است نیز ، نمى‏تواند از این قانون عالم ‌شمول، بر كنار باشد و بدون عدل به حیات سالم خود ادامه دهد.

عدل یعنى رسیدن هر كسى به حق و مقام شایسته خود و تقسیم عادلانه و درست امكانات جامعه كه باعث پیدایش زمینه‏هاى رشد و شكوفایى براى همه افراد مى‏شود.

"فحشاء" اشاره به گناهان پنهانى، "منكر" اشاره به گناهان آشكار، و "بغى"، هر گونه تجاوز از حق خویش و ظلم و خودبرتربینى نسبت به دیگران است

 

همان گونه كه حكومت باید با مردم بر اساس عدل رفتار كند، مردم نیز باید در روابط خود با یكدیگر مطابق با عدل و انصاف عمل كنند.

نظر كلى و اجتماعى، عدالت بهتر از احسان و جود است ولى از نظر فردى، احسان و جود ارزش بیشترى دارد. عدل باعث رسیدن هر كس به حقوق خویش است و احسان مقدّم داشتن دیگران بر خود و تلاش براى ایجاد رفاه و آسایش براى مردم است كه برخاسته از روح ایثار و از خود گذشتگى و بزرگوارى و مروّت است.

در اخبار اسلامى و همچنین گفتار مفسران در فرق میان این دو یعنى عدل و احسان بیانات مختلفى دیده مى‏شود كه شاید غالباً به آنچه در بالا گفتیم باز مى‏گردد. در حدیثى از على (علیه السلام) آمده است: "العدل الانصاف، و الاحسان التفضل؛ عدل آن است كه حق مردم را به آن‌ها برسانى، و احسان آن است كه بر آن‌ها تفضل كنى".

مسأله نیكى به نزدیكان در واقع بخشى از مسأله احسان است با این تفاوت كه احسان در كل جامعه است، وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبى‏ در خصوص خویشاوندان و بستگان كه جامعه كوچك محسوب مى‏شود، و با توجه به اینكه جامعه بزرگ از جامعه كوچك‌تر یعنى جامعه فامیلى تركیب شده، هر گاه، این واحدهاى كوچك‌تر از انسجام بیشترى برخوردار گردند، اثر آن در كل جامعه ظاهر مى‏شود، و در واقع وظایف و مسئولیت‌ها به صورت صحیحى در میان مردم تقسیم مى‏گردد، چرا كه هر گروه در درجه اول به ضعفاى بستگان خود مى‏پردازد، و از این طریق همه این گونه اشخاص زیر پوشش حمایت نزدیكان خود قرار مى‏گیرند.

همان گونه كه حكومت باید با مردم بر اساس عدل رفتار كند، مردم نیز باید در روابط خود با یكدیگر مطابق با عدل و انصاف عمل كنند

اصول منهی عنه

بعد از تكمیل سه اصل مثبت، به سه اصل منفى و منهى مى‏پردازد و مى‏گوید: "یَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْیِ".

پیرامون این تعبیرات سه گانه "فحشاء"، "منكر" و "بغى" نیز مفسران سخن بسیار گفته‏اند، اما آنچه مناسب‌تر با معنى لغوى و قرینه مقابله این صفات با یكدیگر به نظر مى‏رسد آن است كه "فحشاء" اشاره به گناهان پنهانى، "منكر" اشاره به گناهان آشكار، و "بغى"، هرگونه تجاوز از حق خویش و ظلم و خودبرتربینى نسبت به دیگران است. بنابراین، این سه مفهوم در برابر هم نیستند، بلكه در مواردى تداخل دارند و ممكن است كه یك گناه، مصداق فحشاء و منكر و بغى هر سه باشد.

پس از ذكر این دستورات سعادت آفرین، اضافه مى‏كند كه خدا شما را موعظه مى‏كند، باشد كه شما از آن پند گیرید.

بخش قرآن تبیان        

 


منابع:

تفسیر نمونه، ج‏11، ص 367.

كوثر، ج‏6، ص: 203.

.

 

 

امین جوانمرد بازدید : 1519 سه شنبه 10 دی 1392 نظرات (2)

 

 

پاسخ آیت الله بهجت به یک پرسش مهدوی؛

 

نامه اعمال ما به امام زمان(عج) عرضه می شود؟

 

از آیــــــت الله محمدتقی بهجت(ره) پرسیده شد: آیا نامه اعمال ما به امام

 

 زمان(عج) عرضه مـــــــــــــی شود؟ و آن حضرت اعمال ما را می بینند؟

 

یکی از آسیب های مفهوم مهدویت فعالیت مستمر فرقه های دست ساز نوظهور است که با شبهه پراکنی درخصوص معارف مهدویت سعی در ورود معانی دروغ به این فرهنگ دارند. از این رو لازم است درراستای مقابله با این فعالیت های ویرانگر آموزش ها، انتقال و ترویج مفاهیم مهدوی در فضای مجازی به صورت گسترده بیان شود.

 

از این رو پاسخ به برخی پرسش های مهدوی در این فضا امری لازم و ضروری به نظر می رسد، خبرگزاری شبستان در این راستا با ارائه پرسش های مهدوی و پاسخ به آنها از طریق عالمان و عارفان به این حوزه سعی دارد، منطق مقابله با این شبهات را به علاقه مندان به این حوزه ارائه دهد.

 

از آیت الله محمدتقی بهجت(ره) پرسیده شد:

 

آیا نامه اعمال ما به امام زمان(عج) عرضه می شود؟ و آن حضرت اعمال ما را می بینند؟

 

آیت الله بهجت پاسخ دادند:

 

اعمال بندگان در هر هفته دو روز (دوشنبه و پنجشنبه) به ایشان عرضه می شود. همان قدر می دانیم که آن طوری که باید باشیم، نیستیم. چیزی که باعث شرمندگی و خجالت زدگی ما می شود این است که حضرت همه چیز را می دانند و همه چیز را می شنود، آن ها "عین الله الناظره اذن الله السامعه الواعیه" می باشند.

 

ما چه کار کردیم برای قرب و نزدیک شدن به آن ها؟ شما که طالب حضور و ظهورید، چرا کاری نمی کنید که همیشه خودتان را پیش آن حضرت ببینید؟! او ما را می بیند و ما او را نمی بینیم! پس چرا اینقدر دوریم؟ بعضی ها خیال می کنند ائمه نمی شنوند و یا مثل مرده های ما هستند.

 

یکی از سنی مذهب ها از جلوی سرداب مقدس سامراء رد می شد، شنید صدای یک نفر را که داخل سرداب بود مرتب می گفت: یا صاحب الزمان یا صاحب الزمان! آن عابر با لحن مسخره ای گفت: یا صاحب الزمان! یا صاحب الزمان! آنقدر بگو تا جوابت را بدهد!! این ها نمی فهمند، حماقت محض دارند! ائمه(ع) عین الله الناظره و اذنه الواعیه هستند. اگر حرفی زده شود حتی قبل از آن که دیگران که در مجلس هستند، بشنوند آن ها می شنوند.

 

امین جوانمرد بازدید : 1521 سه شنبه 10 دی 1392 نظرات (0)

انسانهایی که هیزم جهنم اند

 

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله ربّ العالمين و الصلاة و السلام علي جميع الأنبياء و المرسلين سيّما خاتمهم و أفضلهم محمد و أهل بيته الأطيبين الأنجبين سيّما بقيّةالله في العالمين بهم نتولّي و من أعدائهم نتبرّءُ الي الله!

 

اعظم الله اجورنا و اجوركم بمصابنا بالحسين(عليه السلام) و جعلنا و ايّاكم من الطالبين لثاره(عليه الصلاة و عليه السلام(

 

مقدم شما علما, فضلا, بزرگواران حوزوي و دانشگاهي و عزيزان سپاهي و برادران و خواهران را گرامي مي‌دارم از ذات اقدس الهي مسئلت مي‌كنيم همه شما را عالمان ربّاني قرار بدهد خدمات همه شما مخصوصاً بزرگواراني كه متعهّد خدمات سلامت حوزه‌هاي علميه هستند مشمول ادعيه زاكيّه وليّ عصر باشند!

 

از نظر سير بحث اخلاقي به اين‌جا رسيديم كه ذات اقدس الهي به ما فرمود خودتان را از آتش حفظ كنيد آتشي كه موادّ اصلي سوخت و سوز آن, خود انسان است آن آتش‌گيره و آتش‌زنه آن, خود انسان است كساني هم كه در اين كوره انداخته مي‌شوند هم خود انسان‌ها هستند; يعني اضلاع سه‌گانه اين مثلث را خود انسان تشكيل مي‌دهد. فرمود از چنين آتشي خودتان را حفظ كنيد ﴿قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَاراً﴾ كه ﴿وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ﴾[1] راه حفظش هم ايمان است

امین جوانمرد بازدید : 1138 سه شنبه 10 دی 1392 نظرات (0)

 

 

ـ ملائکه کسانی که ازدواجشان را به تاخیر می‌اندازند ، لعنت می‌کنند

 

ـ شخصی که زن نمی گیرد، در حالی که تمکن مالی هم دارد، از ترس اینکه مبادا بچه دار شود، خداوند او را لعنت می کند و ملائکه هم آمین می گویند.

 

وقتی درشکه‌چی‌ سر آیت‌الله مجتهدی کلاه گذاشت

ملا محمدعلی مجتهد، معروف به مرحوم آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی از علمای بنام تهران بود که سال 86 بدرود حیات گفت، اما سخنرانی‌ها و پندهای عرفانی و اخلاقی وی به یادگار مانده است و می‌توانیم هر چند به صورت مجازی هم که شده پای درس این استاد اخلاق تلمذ کنیم.

 

آیت‌الله مجتهدی رابطه خوبی با طلاب داشت، طوری که فضای گرم و صمیمی بر حوزه علمیه‌شان حاکم بود. این استاد برجسته اخلاقی، مباحث را چنان رسا ارائه می‌‌داد که بر دل می‌‌نشست؛ به طوری که حتی هم ‌اکنون نیز نشستن پای صحبت و کلاس اخلاق ایشان خالی از لطف نیست.

 

مشمولین لعنت ملائکه

 شش نفر هستند که خدا آنها را لعنت می کند و ملائکه هم آمین می گویند. اگر خدا لعنت کند و ملائکه هم آمین بگویند، یعنی دعا مستجاب است. حال این افراد چه کسانی هستند:

 

اول: کسانی که ازدواجشان را به تاخیر می اندازند.

 

 

اول کسی که زمان ازدواجش رسیده، تمکن مالی هم دارد، اما با خودش می گوید: من اگر زن بگیرم، بچه دار می شوم، بنابراین، زن نمی‌گیرم! چرا ازدواج نمی کنید و زن نمی گیرید، در حالی که در حدیث داریم: «شرار موتاکم العزاب»؛ بدترین مردگان شما عزب‌ها هستند.

 

چرا ازدواج نمی کنید، خداوند همانطور که به تو روزی می دهد، به اولاد و فرزندانت هم روزی می دهد. هر آن کس که دندان دهد نان دهد.

زمانی که ما بچه بودیم، کلاس دوم یا سوم دبستان، در یکی از کتاب های درسی‌مان نوشته بود: کسی بچه دار شده بود و بچه دندان درآورده بود و پدر غصه می خورد که:یکی طفل دندان برآورده بود/ پدر سر به فکرت فرو برده برد.

 

پدر گوشه ای نشسته بود و با خود فکر می کرد که بچه ام در حال دندان درآوردن است، الان من از کجا نان بیاورم و به او بدهم که زنش او را موعظه کرد و گفت: هر آن کس که دندان دهد، نان دهد! غصه آب و نان فرزندمان را مخور!

 

حالا بعضی ها هستند که نمی خواهند بچه دار شوند به این خاطر که می گویند اگر بچه دار شویم، نمی توانیم اداره اش کنیم، این شخص که زن نمی گیرد، در حالی که تمکن مالی هم دارد، از ترس اینکه مبادا بچه دار شود، خداوند او را لعنت می کند و ملائکه هم آمین می گویند.

 

دوم وسوم: مردی که خود را شبیه زنان می کند و برعکس

 

مردی که خودش را به صورت زن‌ها در می آورد: انگشتر طلا و گیس و لباسی که انسان مرتب شک کند که این مرد است یا زن؟ مردی که خودش را به شکل زن ها در می آورد، مورد لعنت خداست و ملائکه هم آمین می گویند.

 

شخصی که اینک در قید حیات نیست و من او را می شناختم، می گفت: بچه ام به من می گفت: مامان! چون این شخص قیافه زن ها را داشت، بچه اش شک کرده بود که این بابا است یا مامان! و می گفت: حالا هم که هنوز بزرگ شده هنوز به من می گوید: مامان!

 

یکی از علما می گفت: من با آقای کار داشتم، به در منزلشان رفتم، آن شخص خودش آمد دم در، اما من فکر کردم که عیالش هست! من سرم پایین بود، زیرچشمی نگاه کردم، به خاطر سر و وضع لباسش فکر کردم خانمش هست. گفتم: خانم، بروید به آقا بگویید بیاید.

او گفت: من خودم هستم.  نگاه کردم، دیدم خودش هست.

 

 

 

امین جوانمرد بازدید : 1269 سه شنبه 10 دی 1392 نظرات (0)

 ( آيا گناهانت تو را بدحال مي كند؟! )

 

حالا واجبات اثر میکند و به درد خور میشود. نتیجه اش این است که شما وزن پیدا میکنید. آدم اگر وزن پیدا کند، در مقابل گناه نمیلرزد. میتواند به راحتی و کاملا مقاومت کند..

 

 

 

 

 

 


أعوذ باللهِ من الشَّیطانِ الرَّجیم. بسم اللهِ الرَّحمن الرَّحیم. الحَمدُ للهِ رَبِّ العالمین وَ لا حَولَ وَ لا قوَة إلا بالله العَلیِّ العَظیم وَ الصَّلاة وَ السَّلام عَلی سَیِّدِنا وَ نبیِّنا خاتم الأنبیاء وَ المُرسَلین أبِی القاسِم مُحمَّد وَ عَلی آلِهِ الطیِبینَ الطاهِرینَ المَعصومین سِیَّما بَقیة اللهِ فِی الأرَضین أرواحُنا وَ أرواحُ العالمینَ لِترابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لعنة الله عَلی أعدائِهم أجمَعین إلی یَوم الدّین

 

 

 

یک فرمایشی از حضرت صادق علیه السلام است که از این نوع سخنان از ائمه متعدد داریم. قال ابوعبدالله علیه السلام مَن سَرَّتهُ حَسَنـَتـُهُ، وَ ساءَتهُ سَيِئـَتـُهُ فـَهُوَ مُؤمِن هرکس که کارهای خوبش او را شادمان کند و کارهای بدش او را بدحال و ناراحت کند و اوقاتش را تلخ کند، مومن است. یک مرتبه اتفاقی برایش یک گناه یپیش آمد. لغزید یا عصبانی شد یا حرفی از دهانش در آمد. اشتباه کرد و چشمش یک جایی را نگاه کرد که نباید نگاه کند، بعد تا مدتهاي مدید ناراحت است. و مثلا اگر یک خدمتی کرده یا مشکل کسی را حل کرده یا فرض کنید خدا مرحمت کرده و توفیق یافته که به زیارت حضرت رضا علیه السلام برود و از این قبیل موارد، از اینکارها شادمان میشود....

 

 

امین جوانمرد بازدید : 1379 سه شنبه 10 دی 1392 نظرات (0)

 

 

 

 

نفس، دشمن‌ترین دشمنان

 

 

 

در آثار معرفتی ما و معارف اسلامی ما هم این وجود دارد که نقطه مرکزی انحراف و فریب، امیال و هواهای نفسانی است؛ «أَعْدَی عَدُوِّکَ نَفْسُکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْکَ» همین موجب می‌شود که انسان بر سر دو‌راهی‌ها که رسید، راه اشتباه را انتخاب کند. بحث، بحث انتخاب است. خود انسان انتخاب می‌کند و مسأله دل بردن و سلب اختیار مطرح نیست، بحث دل‌دادگی به دنیاست. این حرف‌ها اشتباه است؛ چون دنیا هیچ وقت دل آدم را نمی‌برد، بلکه انسان خودش دل به او می‌سپارد. سر دوراهی هم که رسیدیم، آن‌جا است که هواهای نفسانی، انتخاب من را برای تشخیص مسیر سعادت به سمت خویش سوق می‌دهد و این قهری است. نفس به سوی چیزهایی دعوت می‌کند که هم‌سو با تمایلات نفسانی، شهوت و غضب من است. شهوت در ارتباط با مال و غضب در ارتباط با جاه و ریاست است. این خلاصه بحث‌ ما بود.

 

 

 

آخرین خطبه پیغمبر اکرم(ص)

 

 

 

لذا مسأله دو راهی را در روایات داریم. در یک روایت داریم که انسان بر سر دوراهی که قرار می‌گیرد، انتخابش چه اثری خواهد داشت. این روایت یک مقدمه دارد که می‌خواهم ابتدا آن را بگویم. پیغمبراکرم(ص)  در مدت عمرشان برای مسلمین خیلی خطبه خوانده است. آخرین خطبه‌ای را که پیغمبر اکرم(ص)  خواندند و بعد از آن هم وفات کردند، این خطبه است. این جملات برای آخرین خطبه‌ی پیغمبر است که حضرت بعد از آن دیگر خطبه نخواند. من بخشی از آن را برای‌تان می‌خوانم.

 

 

 

حضرت فرمود «ألَا وَ مَنْ عَرَضَتْ لَه الدُنْیا و الآخِرَةٌ؛ کسانی‌که بر سر دوراهی دنیا و آخرت قرار بگیرند» «فَاخْتَارَ الدُّنْیَا عَلَی الْآخِرَةِ لَقِیَ اللَّهَ یَوْمَ الْقِیَآمَة وَ لَیْسَتْ لَهُ حَسَنَةٌ یَتَّقِی بِهَار النَّارَ؛ و دنیا را بر‌‌گزینند، در قیامت خدا را ملاقات می‌کنند، در حالی‌که هیچ سپری از حسنات در برابر آتش جهنم ندارند. کسانی که سر دوراهی قرار می‌گیرند و سراغ تمایلات نفسانی‌شان می‌روند، بدانند که وقتی قیامت شود، تعبیر لقای الهی برای اشاره به قیامت است، دیگر چیزی ندارد که بخواهد با آن جلوی جهنم را بگیرد

 

 

 

«وَ مَنِ اخْتَارَ الْآخِرَةَ عَلَی الدُّنْیَا لَقِیَ اللهَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ هُوَ‌ عَنهُ رَاضٍ؛ و هر که آخرت را برگزیند، روز قیامت خدا را در حالتی ملاقات می‌کند که از او راضی است.» سر دوراهی که قرار گرفت، نگاه کند و ببیند که مشروع است یا نامشروع. دنیایی که در این‌جا آمده است، دنیای نامشروع است. کسی که دنیای نامشروع را کنار گذاشت و سراغ قیامت رفت؛ یعنی سراغ چیزی رفت که رضایت الهی در آن است، در روز قیامت، ملاقاتش با حق در حالی است که خدا از او راضی است.

 

 

امین جوانمرد بازدید : 1319 چهارشنبه 15 آبان 1392 نظرات (1)

شهادت حضرت علی اصغر (ع)


یکی ازمصائب نا گوار وسوزناک واقعه کربلا شهادت حضرت علی اصغرعلیه السلام است نقل شده: که روزی (کمیت) شاعرمعروف به حضور حضرت صادق علیه السلام رسید،
حضرت فرمود:
یا کُمَیتُ اَنشِدنی فی جَدِّیَ الحسین (ع) فَلما اَنشَدَ کُمَیتُ اَبیاتاً فی مُصیبه الامام علیه السلام بَکیَ الامام بُکاء ًشدیداً وبَکَت النِّسوه و اهل حریمه وصَحنَ فی حجرا تهن
کمیت ! درباره جد ما حسین (ع) شعری بگو، همزمان با سرودن شعر، امام صادق به شدت گریه کرد با نوان وا هل خانه نیز در اتاق خودشان ناله زدند واشک ریختند.
اِذ خَرجت جارِیَه مِن خَلفِ الَّستر مِن حُجَرات الحَرم وفی یَدِها طفلٌ صغیر رَضیعٌ فَوَضَعَته فی حِجرِ الاِمام فاَشتَدَّ حینئذٍ بُکاء الامام فی غایهِ الاِشتداد وعَلا صَوته الشریف و عَلَت اَصواتُ النِّساء الطاهرات خلف الاَستارِِمِن الحجرات
در این زمان بانویی که کودک شیر خواری به دست داشت از اتاق بیرون آمده و کودک را در دامان امام علیه السلام قرارداد، گریه امام این بار بیشتر شده وصدای شریفشان بلند شد وبانوان در خانه نیز به صدای بلند گریستند.
ظاهرأ منظور از این کار یا دآوری شهادت علی اصغر وسنگدلی قاتل وی حرمله بن کا هل اسدی بوده است.

تلخ تر از مرگ


مرحوم حا ئری ما زندرا نی در کتاب معالی السبطین آورده که:ازبقرا ط حکیم پرسیدند در ذائقه ا نسان چه چیزی ازمرگ تلخ تر است؟
گفت:تلخ تر از مرگ در ذائقه ا نسان کریم این است که از شخص لئیم حاجتی بخوا هد
فَما حال الحسین الکریم بن الکریم حینَ رَفع رَضیعَه علی یَدیه و طَلب لَه جُرعَه مِنَ الماء مِن اللؤماء اللُّعَناء اَهل الکوفه
پس چگونه بود حال حضرت حسین، این کریم فرزند کریم آن زمانی که کودک شیر خوار خود راروی دو دست بلند کرد و برایش جرعه آب ،از کوفیان پست ولعنت شده خواست

کیفیت شهادت علی اصغر(ع)


وَلَمّا رَأی الحُسین علیه السلام مَصارِعَ فَتَیانِهُ وَاَحَِبَّته عَزَمَ علی لِقاءِ الْقَوم بِمُهجَته و نادی هَل مِن ذابٍّ یَذُبُّ عَن حرم رسول الله صلی الله علیه وآله، هَل مِن مُوحِّد یَخافُ الله فینا، هَل مِن مُغیثٍ یُغیثُنا یَرجُو الله بِاِ غاثَتِنا هَل مِن مُعین
یَرجوا ما عِندِ الله فی اعانَتِنا ، فَارْتَفعت اَصوات النِّساء بِالعَویل فَتَقَدَّم اِلی بابِ الْخَیمه و قال لِزینَبَ ناوِلینی وَلَدیَ الصَّغیرَ حَتّی اُوَدِّعه فَأخَذَه واَو ما اِلَیه لِیُقَبِّله فَرَماهُ حَرمَلهُ بنُ الکاهِلِ الاَسَدی لَعنَه الله تعالی بِسَهم فَوقع فی نَحرِه فَذَبَحَهُ، فَقال لِزِیْنَب خُذیهِ ثُمَّ تَلَقّی الدَّمَ بِکَفَّیه فَلما اِمْتَلأتا رَمی بِالدَّمِ نَحْوَ السَّماءِ ثُم قالَ هَوَّن علی ما نَزَلَ بی اَنَّهُ بِعَین الله.
با به شهادت رسیدن جوانان بنی هاشم ویاران حضرت حسین علیه السلام، امام خود، با تمام وجود برای رزم با دشمن، به سویشان رفت در حا لیکه با نگ می زد:آیا مدافعی هست که از حرم رسول خدا صلی الله علیه وآله دفاع گند؟آیا موحدی هست که به خا طرما از خدا بترسد؟ آیا فریاد رسی هست که با امید به خدا به فریادما برسد؟آیا یاوری هست که با امید به آنچه در نزد خداست به یاری ما بشتابد؟ در این هنگام از میان بانوان در خیمه شیونی بر خاست پس امام علیه السلام به کنار خیمه رفته وخطاب به زینب فرمود کودکم را بیاور تا با او خدا حا فظی کنم
حضرت کودک را گرفت تا ببوسد در این زمان حرمله بن کاهل اسدی لعنه الله علیه به سوی او انداخت تیر به گلویش نشست وآن را برید پس حضرت به زینب فرمود او را بگیر. سپس خون را در هردودست جمع کرده و به سوی آسمان پاشید وفرمود:آنچه بر من وارد آمد برایم آسان است، چون در محضر خدا است.
قالَ الْباقِرُ عَلیه السلام : فَلَم یَسقُط مِن ذلکَ الدَّمِ قَطرَه الی الارض
حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود: که قطره ای از آن خون بر زمین نیفتادو
وقال اِبنُ نما: ثُم حَمَلَه فَوَضَعه مَعَ قَتلی اَهْلبَیته
سپس امام علیه السلام علی اصغر را برده ودر کنار شهدای بنی هاشم قرار داده.

***متن کامل در ادامه مطلب***

امین جوانمرد بازدید : 1173 شنبه 02 شهریور 1392 نظرات (0)

با همسرم چگونه رفتار کنم؟ برای رسیدن به یک زندگی آرام و توام با خوشبختی چه باید بکنم؟ کدام رفتارها را باید از زندگی ام حذف کنم؟ همسرم از من چه می خواهد؟

شاید این ها سوالاتی باشد که بسیاری از افراد در اقشار و سنین مختلف، به دنبال پاسخگویی به آن باشند. به طور کلی به نظر می رسد در حال حاضر در زندگی اغلب جوانانی که در ابتدای یک زندگی مشترک قرار دارند و حتی جوانانی که چند سالی از زندگی مشترکشان می گذرد، مشکلاتی وجود دارد که گه گاه به معضلی حل نشدنی تبدیل می شود که متاسفانه برخی از این مشکلات به طلاق منجر می شود. گویا مشکل اساسی در عدم شناخت خویش است. اگر خود را بشناسیم و بدانیم که چه هدفی را در زندگی دنبال می کنیم، به گونه ای دیگر زندگی می کنیم و انتظارات و توقعاتمان را تغییر می دهیم. اگر حضور خداوند متعال را به طور دائمی بر لحظه لحظه زندگی مان باور داشته باشیم، نگرش ما به زندگی تغییر خواهد کرد. اگر باور داشته باشیم که درس زندگی و خوشبختی در کلام بندگان آسمانی خداوند است، هیچگاه درمانده و مستاصل نخواهیم شد.

همانطور که به ما اینطور گفته اند:
"حق همسرت این است که بدانی، خداوند او را مایه ی آرامش و انس تو قرار داده است. پس بدان که این نعمتی است که پروردگار متعال به مناسبت آن، بر تو منت نهاده است. باید او را گرامی داشته و نسبت به وی مدارا کنی. اگرچه حق تو بر او واجب تر است، مسلما او نیز بر تو حق ترحم و دلسوزی دارد؛ زیرا که او در حصار خانه ی تو است. باید او را اطعام کنی و بپوشانی و هرگاه از روی نادانی مرتکب خطایی شد او را مورد بخشش قرار دهی.(رساله حقوقی امام سجاد علیه السلام ."حق همسر")


با همسرم چطور رفتار کنم؟
آنچه که چگونگی رفتار هر خانمی با همسرش را شکل می دهد، می تواند تحت تاثیر سه نوع نگرش باشد:
نگرش به زندگی ; نگرش به ازدواج ; نگرش به همسر


نگرش به زندگی
در این رابطه باید به این نکته توجه داشت که به راستی نگرش هر یک از ما نسبت به زندگی به چه صورت است؟ برخی از افراد به طور کلی نسبت به زندگی دید خوبی ندارند و طبیعتا این افراد دائما به نواقص، مشکلات و کاستی ها توجه دارند. به این ترتیب چنین افرادی در زندگی مشترک نسبت به همسر خود هم بدبین می شوند و این نگرش لطمه بزرگی را به ارتباط میان زوجین، وارد می کند. بهترین نگرش نسبت به زندگی نگرشی است که متاثر از عقل و تدبیر باشد. انسان عاقل می داند که نگاه کردن به نیمه پر لیوان، بهتر از آن است که دائما به نیمه خالی یک لیوان چشم داشته باشیم.
اگر انتخاب همسر، محصول تعقل، اندیشه و هدفی متعالی برای ماست، می توانیم زمینه ی تفاهم، رامش و کمال خویشتن را به وجود بیاوریم


نگرش به ازدواج
در رابطه با نحوه نگرش افراد به ازدواج، نکات زیادی وجود دارد که به نظر می رسد از دلایل اصلی بروز مشکلات بعد از ازدواج برای عده زیادی از افراد است. بسیاری از جوانان به دلیل نگرش نادرستی که نسبت به ازدواج دارند، دچار مشکلات متعددی می شوند. چرا که این دسته از افراد، در دوران قبل از ازدواج در مورد زندگی مشترک و مرد زندگی خویش، رویاها و خیالاتی دارند که شباهت چندانی به واقعیت ندارد. عده ای هم ازدواج را تنها در پوشیدن لباس سفید و مراسم عروسی و تشریفات باشکوهی که برایشان فراهم می شود، خلاصه می کنند تا اینکه طرز تفکر شریک زندگی شان به چه صورت باشد. به این ترتیب به دلیل وجود نگرشی غلط درباره ازدواج و عدم تطابق این نگرش با واقعیت های زندگی، دچار مشکل می شوند. آنچه مهم است اینکه قبل از ازدواج به طور جدی به این موضوع بیندیشیم که تشکیل خانواده در تفکر ما چه جایگاهی دارد؟ آیا نسبت به این امر اعتقاد قلبی داریم و یا به عنوان سرگرمی به آن می نگریم؟

اگر انتخاب همسر، محصول تعقل، اندیشه و هدفی متعالی برای ماست، می توانیم زمینه ی تفاهم، آرامش و کمال خویشتن را به وجود بیاوریم

نگرش به همسر
نگرش نسبت به همسر نیز به نوعی با توضیحات بالا شباهت دارد. این موضوع مهم است که هر کس نسبت به شریک زندگی خود، چه جایگاه و منزلتی را در ذهن دارد.
طبق آیه ی 187 سوره بقره، همسر به عنوان لباسی برای انسان و انسان نیز به عنوان لباسی برای همسرش توصیف شده است. این عبارت را به نوعی می توان اینطور معنا کرد که لباس به انسان، زینت، آراستگی و وقار خاصی را می بخشد. به این ترتیب همسر خوب و ایده آل کسی است که وقتی در کنار شریک زندگی اش قرار می گیرد، موجبات آبرو، عزت، سربلندی و افتخار او را فراهم اورد.


به نظر می رسد هر کسی در خلوت خویش می تواند در این رابطه قضاوتی نسبت به خود داشته باشد که به راستی تا چه میزانی موجب عزت و ارزشمندی همسر خویش است.

در روزگاری که بشر، نسبت به زندگی مادی خویش دچار نوعی احساس سرخوردگی و افسردگی است، به نظر می رسد که بیش از هر زمان دیگری، نیازمند آرامش روحی و روانی است تا بتواند اوقاتی را با آرامش واقعی و به دور از تنش سپری کند تا نیرویی دوباره را برای مبارزه ای نو، آغاز کند. پس آنچه مهم است اینکه توانایی یک خانم به حدی باشد که بتواند محیط خانواده و نحوه برخورد با همسر خویش را، طوری قرار دهد که موجبات آرامش همسرش را فراهم سازد.


در کوران سخت و بی رحمانه زندگی که آدمیان در پی یافتن روزنه ای به عالم معنی و آرامش می باشند، کلام امید بخش و چهره ی الهام دهنده ی همسری شایسته و عاقل، می تواند غبار را از چهره و قلب آدمی برگیرد و ارامشی عمیق را بر وجود او مستولی گرداند.(1)


منبع: سایت شبکه قرآن و معارف سیما

پی نوشت: کتاب"زن اگر اینگونه می بود" نوشته راضیه محمد زاده

تعداد صفحات : 6

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • ساعت
    ساعت فلش مذهبی
    آمار سایت
  • کل مطالب : 901
  • کل نظرات : 413
  • افراد آنلاین : 9
  • تعداد اعضا : 3308
  • آی پی امروز : 79
  • آی پی دیروز : 213
  • بازدید امروز : 105
  • باردید دیروز : 512
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 2,927
  • بازدید ماه : 2,927
  • بازدید سال : 100,772
  • بازدید کلی : 5,534,368
  • آمار به روایت وبگذر